کوثرولایت
15 خرداد 1393 توسط مریم
ای کوثـر ولایـت زهـرا مــرو ز دستم
من بیتو مثل رکن درهم شکسته هستم
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
تــو کــه تمـام هـست امیرمومنینی
بگو چه شد که گفتی یا فضۀُ خذینی
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
یک دسته بیتفاوت در خانهها نشستند
تا با غلاف شمشیر دست تو را شکستند
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
وقتی مرا اسیر دست عدو تو دیدی
با پهلوی شکسته دنبال من دویدی
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
آن لحظـهای که ثانی در پشت در تو را زد
در پیش چشم حیدر سیلی به مصطفی زد
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
من زخم سینهات را بر روی سینه دارم
خـون تــو را طلـب از اهـل مدینه دارم
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
قباله فدک شد در کوچه پاره پاره
تو بر زمین فتادی از ضربت دوباره
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
غلامرضا سازگار