اگرراضی نشوم...
فرزند فقيه مقدس، ميرزا جواد تبريزى قدس سره مى گويد: يك روز با مرحوم ميرزاقدس سره نشسته بوديم كه در مورد تصرفات بعضى طلاب صحبت به ميان آمد. فقيه مقدس قدس سره مى فرمود: چرا بعضى طلاب طورى عمل مى كنند كه از شأن طلبگى خارج است و قلب امام زمان عليه السلام را به درد مى آوردند. آن گاه از خاطرات نجف اشرف نقل كردند كه چگونه طلاب با عشق و علاقه فقط جهت خدمت، درس مى خواندند و با خلوص تمام در مقابل تمام مشكلات آن زمان ايستادگى مى كردند و علاوه بر اهميت دادن به درس، براى تهذيب نفس، عاقبت به خيرى و كسب رضايت امام زمان عليه السلام تلاش مى كردند. فرزند مرحوم ميرزاقدس سره مى گويد: از آقا سؤال كردم: «آقا! به نظر شما آقا امام زمان عليه السلام از اين طلاب رضايت دارد، آيا كسى از آن وجود نازنين در خواب يا مكاشفه سؤال كرده است و واقعاً نظر ايشان در مورد طلاب فعلى چيست؟» مرحوم ميرزاقدس سره كمى به فكر فرو رفتند و فرمودند: «فرزندم! امام زمان عليه السلام رئوف است و در همه لحظات به ياد سربازانش است. در اين مورد از امام زمان عليه السلام سؤال شده است». آن گاه اشك در چشمان مرحوم ميرزاقدس سره حلقه زد و دست خود را بر سينه زدند، آهى كشيدند، فرمودند: هنگامى كه از مولا و مقتداى ما آقا امام زمان عليه السلام سؤال شده كه آيا از اين طلاب راضى هستيد، ايشان فرمودند: «اگر راضى نشوم، چه كنم.»
مرحوم ميرزاقدس سره با بيان اين جمله شروع به گريه كردند و چهره مباركشان قرمز شد، سخت منقلب شده، از مرحوم ميرزاقدس سره سؤال كردم: «اين جمله مبارك امام عليه السلام كه فرمود اگر راضى نشوم چه كنم يعنى چه؟» فرمودند: «فرزندم! آن طلبه اى كه مشكل دارد و بعضى كارهايش حساب شده نيست، وقتى كه به جايى براى تبليغ مى رود و مردم را راهنمايى مى كند و در جهت نشر معارف تلاش مى نمايد، هرچند بعضى تصرفات را دارد اما همان تبليغ جزئى هم مدنظر امام زمان عليه السلام مى باشد و از اين رو مى فرمايد: «اگر راضى نشوم، چه كنم».» و آن گاه مرحوم ميرزاقدس سره شروع به زمزمه با امام عصرقدس سره كردند. مرحوم ميرزاقدس سره نمونه بارز عشق به امام عصرعليه السلام بود و با تمام وجود عرض ادب مى كرد، امام زمان عليه السلام را هميشه مورد خطاب قرار مى داد و از او مدد مى جست.