درخواست خالصانه درمسجد سهله
31 شهریور 1393 توسط مریم
ماجرايى واقعى نقل شده است كه: «شخصى روحانى در عصر مرحوم آخوند يا مرحوم سيد محمد كاظم يزدى، از نجف اشرف به مسجد
سهله (كه در صحرا قرار داشت) مىرفت تا عبادت كند. او شب را تا به صبح در آن جا ماند. آن شب، مهتابى بود و او در حال عبادت، كه
ناگهان احساس كرد صداى غريبى از نزديكى مسجد به گوش مىرسد. كمى كه دقت كرد دريافت كه صداى حيوان درندهاى است و پس از
اندكى شيرى را ديد كه به سرعت وارد مسجد سهله شد و از پلهها بالا رفت و در مقابل او قرار گرفت. مرد روحانى كه سخت ترسيده بود، با
فرياد به شير گفت: «به حق اميرالمؤمنين برگرد». شير نيز از همان راهى كه آمده بود بازگشت».
«توجه كنيد، شير گرسنه بود و طعمه هم آماده، ولى با يك خواستن خالصانه، شير برگشت. براى رسيدن انسان به چنين مرحلهاى واقعاً نياز
به كار و تلاش است».