دوری تو بغضی نشانده در گلویم
03 مهر 1393 توسط مریم
آقا نگاهـــــم مانده بر در تا بيايي
از جاده هاي روشن فـــــردا بيايي
گرچه سراپاي وجودم از سياهيست
دارم اميـــــد آن كه با من را(ه) بيايي
دوري تو بغضـــــي نشانده در گلويم
اي كاش ميشد يا بميـــــرم يا بيايي
ديشب دعا كردم براي ديدن تـــــو
و يك غزل گفتم رديفش با بيايـــــي
امشب دخيلم بر دو دستان ابوالفضل
شايد ميان روضه ي سقـــــا بيايي
در انتظـــــار تو تمام لحظه ها را
آقا نگاهـــــم مانده بر در تا بيايي
***اللهـــــم عجـــــل لولیـــــک الفـــــرج***