عطریاس

عطریاس

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

من او رادوست دارم چون فرزندم حسین رادوست دارد(داستان هایی جالب اززندگی امام حسین(ع))

03 آبان 1393 توسط مریم

پیامبر-ص بچه ای را در راه دید

نشست و او را گرفت و به او اظهار لطف و مهربانی کرد

وقتی علت را جویا شدند فرمود :

من او را دوست دارم چون او فرزندم حسین را دوست دارد

زیرا دیدم وقتی حسین می‌گذشت

خاک زیر پایش را برمی داشت و بر صورت می‌کشید

جبرئیل به من گفت که ازیاران حسین درواقعه کربلا خواهد بود.

.

.



از به دنيا آمدن حسين ع هفت روز گذشته بود كه اسماء دوباره بردش پيش محمد ص.

پدربزرگ براي نوزاد گوسفند قرباني كرد و هم وزن موهاي سرش نقره صدقه داد.

اسماء باز هم گريه محمد ص را ديد اين بار طاقت نياورد. نتوانست نپرسد.

پرسيد: اين گريه براي چيست؟ هم امروز و هم روز تولد؟

گفت : گريه می‌کنم براي نوه‌ام.

روزي می‌آید كه يك عده ستمكار از بنی‌امیه او را می‌کشند…


*

*

*

اسماء نوزاد را پیچیده بود توی یک پارچه سفید.

محمد(ص) نوزاد را از او گرفت.

در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپش اقامه.

اسمش را گذاشت شبیر… شبیر به عربی می‌شود حسین.

نوزاد، پسر کوچک علی بود و علی برای محمد، مثل هارون بود برای موسی.

شبیر پسر کوچک هارون بود …فاطمه خواب است. حسين گريه می‌کند.

يک دفعه گهواره شروع می‌کند به تکان خوردن.

صداي لالايي شنيده می‌شود. حسين آرام می‌گیرد.

ماجرا را که براي محمد رسول الله تعريف می‌کنند، می‌گوید: «جبرئيل بوده، جبرئيل امين»


*

*

*

حسين را فاطمه شير نداد. نه فاطمه، نه هيچ زن ديگري.

وقتي که به دنيا آمد، فاطمه شير نداشت که به او بدهد.

هيچ زني هم پيدا نشد که دایه‌اش بشود.

محمد رسول الله انگشتش را در دهان حسين می‌گذاشت.

او می‌مکید و اين مکيدن براي دو سه روزش کافي بود.

گوش و خون حسين مي رویید از گوشت و خون محمد…

لحمهم لحمی و دمهم دمی …


*

*

*

حسين زبان باز نمی‌کرد. کمي دير شده بود.

محمد می‌خواست نماز بخواند؛ تکبير گفت.

حسين هم خواست بگويد اما نتوانست.

محمد دوباره تکبير گفت. حسين باز هم نتوانست درست بگويد.

محمد هفت بار تکبيرش را تکرار کرد تا حسين توانست بگويد الله اکبر.

از آن روز هفت تکبير براي شروع نماز مستحب شد…

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

کلیدواژه ها: حسین،داستان،تکبیر،جبرئیل،تولد،»مد

موضوعات: عجیب ولی خواندنی لینک ثابت

نظر از: *مهدی یار* [عضو] 
  • *مهدی یار*

سلام عزیزم منم اسمم مرضیه اس از یزد مدرسه علمیه حضرت زینب.
——
خوشبختم ومفتخرعزیزم

1393/03/16 @ 23:39
نظر از: کوثر [عضو] 
  • زمزمه باران

بخوان دعاي فرج را دعا اثـر دارد
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعاي فرج را و عافيت بطلب
که روزگار بسي فتنه زير سر دارد
بخوان دعاي فرج را که يوسف زهرا
ز پشت پرده ي غيبت به ما نظـر دارد
بخوان دعاي فرج را به ياد خيمه ي سبز
که آخرين گل سرخ از همه خبر دارد

1393/03/14 @ 20:48


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

عطریاس

سلام دوستان من تقریبا یه نویسنده ام ومیخوام تووبم مطالبی روبذارم که حس میکنم یه خورده نوون البته ازدیدگاه چشم هارابایدشست جوردیگربایددید.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حضرت فاطمه(س)درکلام
    • فاطمه فاطمه است
    • فاطمه(س)درنگاه ملکوتیان
    • فاطمه(درکلام صادقین)
    • زهرا(س )درنگاه پدر
    • الگوی
    • چرازهرا(س)ام ابیهاشد
    • تجلی کوثردرآیینه شیعه
    • فاطمه(س)درقرآن
    • ازفاطمه تافاطیمای پرتقال
    • فاطمه(س)انگیزه خدابرای خلقت
    • گشودن قفل بسته با یا فاطمه
    • افضل اعمال
    • دانلود کتاب ونرم افزارفاطمی
    • مظلومیتی به امتدادتاریخ
    • ورود فاطمه(س)به محشر
    • رجعت فاطمه(س)
    • برانگیختن فاطمه(س)
  • سخنان بزرگان
    • تنهافضیلت
    • آیت الله بهجت
    • آیت الله شاه آبادی
    • آیت الله مجتهدی
  • مبعث
  • عجیب ولی خواندنی
  • اخبارروز
  • معرفی کتاب(یارمهربان)
  • انتظار
  • مناسبت ها
  • حجاب
  • شعرناب
  • دلنوشته
  • جهادفرهنگی ،سنگرمجازی
  • داستان دفاع مقدس
  • فیلم نامه
  • عاشوراوماندگاری تشیع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
وصیت شهدا
Susa Web Tools

حدیث

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس