عطریاس

عطریاس

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

فضایل هفتگانه امام علی ع

13 تیر 1394 توسط مریم

ازدواج آسمانی ازدواج

حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(ع) به فرمان خداوند، از امتیازاتی است که رسول اکرم(ص) بر آن مباهات می کرد. در این پیوند پر میمنت، فرشتگان آسمان در سرور و شادمانی، و بهشتیان به زینت و زیور آراسته شده بودند.خطبۀ خلافت

خلافت (ظاهری)

حضرت علی(ع) با ایراد اولین خطبه در مسجد مدینه پس از بیست و پنج سال سکوت آغاز شد.

بخشش انگشتر

حضرت علی(ع) در رکوع نماز انگشتر خویش را به سائل عطا فرمودند و جبرئیل این پیام را آورد:

ای محمد! بخوان: سرپرست شما فقط خدا و رسول اوست و کسانیکه با ایمان به خدا نماز به پا داشته و در حال رکوع صدقه دادند. (مائده: 55)

حدیث بساط

رویداد سیر فضائی حضرت علی(ع) همچون سلیمان پیغمبر در بساط با جمعی از مدینه تا غار اصحاب کهف از فضائلی است که داستان شگفت انگیز آن در کتب فریقین آمده است.

عقد اخوّت

پیمان برادری رسول اکرم(ص) با امیر مؤمنان را مورّخین چنین آورده اند: با نزول آیۀ اخوّت(حجرات: 10) پیامبر عدّه ای از اصحاب را بنا بر درجۀ ایشان با یکدیگر برادر خواند و حضرت علی(ع) را برای خود نگه داشت و دست او را بلند نموده و فرمود: «هذا اخی فی الدنیا و الآخره.» این برادر من در دنیا و آخرت است.

آیۀ مباهله

جریان مباهله با نصارای نجران رخدادی عظیم در تاریخ اسلام است. قرآن کریم در این باره می فرماید: «بیائید تا بخوانیم فرزندان و زنان و نفسهایمان را با یکدیگر»(آل عمران: 59) همراهی علی(ع) با پیامبر(ص) در این مباهله نهایت فضل و رتبۀ ایشان را می رساند. زیرا خداوند او را نفس و جان پیغمبر معرفی می کند.

نزول آیۀ هل اتی

حضرت علی(ع) با سه روز روزه گرفتنف غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشید و با آب افطار نمود، و به افتخار این ایثار، جبرئیل با ابلاغ تهنیت بر چنین اهل بیتی سورۀ هل اتی (انسان) را در شأن آن حضرت بر پیامبر نازل کرد.

 1 نظر

سربازای امام زمان تبریک

10 دی 1393 توسط مریم

نهم ربیع الاول روز تجلی حاکمیت مستضعفان بر جهان و روز نوید دهنده ی شکست نمرودیان و روز شادی شیعیان در تاجگذاری امام زمان(عج) مبارک باد . .

شروع سربازی معمولا یه کم سخت وبعضا ناخوشاینده،چون معمولابایدروال عادی زندگیت روتغییر بدی وگوش به حرف فرماندت باشی،دل ازبابا ومامان وتخت خواب بکنی،دوران سخت والبته سازنده ایه

امااین حرف هاتازمانیه که فرماندت یه آدم معمولی مثل خودت باشه وشایدهم بعضاسخت گیرتروبداخلاق تر،تازه شانس بیاری بیفتی توسپاه چون ارتش خیلی سخت گیرن،روزخوش هم زمانی است که دوران خدمت سرباز سپری میشه،کارت پایان خدمت بدن بهت وکلی شیرینی دادن و…

امایه مدل دیگه هم ازسربازی هست که فرماندش فرق میکنه،اجباری نیست دعوتیه،تازه وقتی فرمانده به سربازابگه خدمتتون تموم شده اون هابه التماس میفتن تابهشون اضافه خدمت بخوره،چه لذتی داره اون خدمت وچه محبوبیتی داره این فرمانده….

فرمانده دلتنگتیم عزیز علی ان اری الخلق ولاتری….

من تاحالا سربازغایب شنیدم ولی فرمانده غایب نه….

فرمانده دلتنگتیم مهربونی کن وبرگرد.

سربازای امام زمان سالروزشروع فرماندهی امیرتون مبارک.

 6 نظر

سگ زنجیری استکبار

30 آذر 1393 توسط مریم

 1 نظر

ایام قمردرعقرب سال1393

30 آذر 1393 توسط مریم

 نظر دهید »

تسلیت

28 آبان 1393 توسط مریم

در شام بلا بود وبلا بود وبلا بود


به خدا سخت تر از کرب وبلا بود

سلام ما به بقیع وبقاع ویرانش

سالروز شهادت سید الساجدین تسلیت باد.





 نظر دهید »

امان ازدل زینب

20 آبان 1393 توسط مریم

هروقت سیلی خوردی بگو“یازهرا”


هروقت دستتو بستن بگو “یاعلی”

 

هروقت بی یاورشدی بگو “یاحسن”

 

هروقت آب خوردی بگو “یاحسین”



هروقت شرمنده شدی بگو“یااباالفضل”

 

اما اگرتشنه شدی آب نخوردی،بی یاورشدی،دستتو بستن،

 

سیلی خوردی، شرمنده شدی

” امان از دل زینب”

 2 نظر

حال خوب یعنی:اینجاایران است به افق محرم.....

10 آبان 1393 توسط مریم

حـال خـوب یـعـنـی:

 


ایـنـجـا ایـران است بـه افـق مـحرم . .

 


بـو کـن

 


بـوی بـغـض

 


بـوی پـیـراهـن مـشـکـی

 


بـوی فــریــاد یـا حـسیـن

 


ربنا آتنا کـربلا، واجعل مماتی فی الـعـاشورا، روحی لک الفدا یامــولا

 


و

 


فـــــریادهای:

 


ای اهـل حرم مــیـر و علـمدار نـیامد،سقای حسیـن سیـد وسالار نـیامد. . .

 

 

السلام علیک یا حسین ابن علی(ع)

 

 

دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم

 

 

بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم

 

 

فردا که کسی را به کسی کاری نیست

 

 

دامان حسین اگر نگیرم چه کنم

 16 نظر

کربلا ازاین چهارعنصرتشکیل یافته..............

10 آبان 1393 توسط مریم

می گـوینـد عنـاصــر اصـلی چهـار تـا هسـتند…

” آبـــــــ

آتـــــش

خــــاکـــــ

هـــــوا “



خـوب کـه فکـر می کنـم می بینـم ، درسـت اسـت..



آبـی کـه از تــو دریــغ کــردند

…

آتـشی کـه بـر خیـمـه گـاهـت انـداختـد..



خـاکی کـه شـد محـل سـجـده ی مــا…

و

هــوایی کـه عمــریسـت در دلـهـا انـداخـته ای…



تـرکـیب ایـن چـهـار تـا شــد کربلا…

…

الســـلام علـیک یـا ابـاعــبدالله


 6 نظر

ماخط تمام نامه هامان کوفی است

09 آبان 1393 توسط مریم

هرچند که خسته ایم از این حال نیا

شرمنده اگر ندارد اشکال نیا

ماخط تمام نامه هامان کوفی است

آقای گلم زبان من لال نیا….

می گئیم ما اهل کوفه نیستیم ولی

………….

پای عمل که بیاید همه لاف زن ومدعی اهل ظهور هستیم.

آماده شوید

بازارنیزه فروشان نکندداغ شود

سینه مهدی فاطمه نکند…..

 7 نظر

من قاضی القضاتم که مرگ مرد مهر کردم به مهر

07 آبان 1393 توسط مریم

امروزچهارم محرم است روزی که که قاضی القضات شریح

فتوای مرگ مرد رامهر نمود.

ودرفرداروزی بانام جهادسرپاره ی تن رسول الله راببریدند.

ومن ناخواسته یاد نمایشنامه ای افتادم که بسیارزیبا این واقعه را به تصویرکشیده است.


(من قاضی القضاتم که مرگ مرد مهر کردم به مهر)نمایشنامه ای است ،متفاوت وزیبا ازجنس حرف هایی نو

این نمایشنامه نوشته ی استاد گرانقدر ادبیات نمایشی  نصرالله قادری است .

کسی که دغدغه ی دینی اش رابازبان زیبای هنری بیان می کند.

این نمایشنامه روایتی متفاوت است از کل یوم عاشوراءوکل ارض کربلا

این نمایشنامه توسط انتشارات نیستان به چاپ رسیده است.

به دوستان عزیز توصیه می کنم حتما این نمایشنامه رو بخونن بسیارزیباست.

 نظر دهید »

چراخداخواست واقعه ی عاشورادر ماه محرم(حرام)باشد؟؟؟

07 آبان 1393 توسط مریم
خواست خدا وقوع حادثه عاشورا در ماه محرم نبوده تا از فلسفه آن سؤال شود، بلکه خواست خدا این بوده که این حادثه در ماه محرم واقع نشود، زیرا خداوند از وقوع جنگ و خونریزی در ماه‌های حرام از جمله محرم کلاً منع فرموده است.


یکی از سؤالاتی که پیرامون عاشورا مطرح می‌شود، این است که محرم جزو ماه‌های حرام است، پس چرا امام حسین(ع) در این ماه جنگ کرد؟ اصلاً فلسفه اینکه خدا خواست تا واقعه عاشورا در این ماه باشد،  چیست؟


مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم این گونه پاسخ می‌دهد:

ادامه »

 6 نظر

چراحضرت ابالفضل باب الحوائج شد؟؟؟

07 آبان 1393 توسط مریم

« و أبلی بلاء حسنا » عباس بن علی‌(ع)، مبتلا به آزمون سخت شد و ایثار و جان‌فشانی کرد و سر فراز بیرون آمد در بیان اینکه چرا او «باب

الحوائح» الی الله است و هر گرفتار و دردمندی به او متوسل می‌شود و حاجت می‌گیرد، علل مختلفی ذکر کرده‌اند که چرا او باب‌الحوائج

الی الله است آیا به خاطر این است که دست خود را از دست داد یا به خاطر این بود که فرقش شکاف برداشته است یا…

«از حسن روی یوسف دست بریده سهل است / در کوی دلبر ما سرها بریده بینی»

در روز عاشورا اصحاب ابا عبد الله واقعاً مردانه ایستادگی کردند، 72 نفر در برابر سی هزار نفر بودند و آنقدر رشادت کردند که این جنگ تا

عصر عاشورا طول کشید.

نیزه‌ها بدن‌ها را پاره پاره کرد، اما روح که تسخیر پذیر نیست، آن کرامت‌های اخلاقی قابل تغییر و تحول نبود، ثابت قدم ماندند و به کوی


جانان رفتند.

حضرت عباس گرفتار آزمون سخت شد و سربلند از آن بیرون آمد؛ آن حضرت القاب فراوانی دارد یکی از القاب او «عبد صالح» است «

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِح الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُوله » یکی از القاب او «سقاست» و از القاب او

«صاحب اللواء» است او پرچمدار کربلاست.

لقب دیگر او باب الجوائح است، بزرگان وجوهی ذکر کرده‌اند که چرا او قبله حاجات ارباب حوائج است.

مرحوم آقای برقعی می‌گفت: اینکه او به مقام باب‌الحوائجی رسیده است، به خاطر این نیست که چون دست یا پای او را قطع کردند و یا

چشمش را تیر باران کردند، بلکه علت آن امر دیگری است امتحانی که او پس داد هیچیک از شهدای کربلا این امتحان را پس ندادند.

حضرت ابوالفضل‌(ع) تشنه بودند و وارد شریعه فرات شدند و موج‌های فرات را دیدند، انسان تشنه‌ایی که سه روز آب نخورده است و

مشکش را پر از آب کرده است، کفی ازآب فرات را برداشت و یاد تشنگی برادر نبود و این کف آب را به بالا آورد و هنوز تشنگی برادر را به

خاطر ندارد، همین که آب را نزدیک لب‌ها آورد و مماس لب‌های تشنه او شد اینجا بود که «فتذکر عطش اخیه الحسین»یاد تشنگی برادر کرد و این رجز را خواند.

«یا نفسیُ مِنْ بعدِ الحسین هونی وبعده لا کُنتِ أن تکونی
هذا الحسین وارد المنون وتشربین بارد المعین!؟
تا اللّه ما هذا فعال دینی»


خطاب به نفس خود گفت تو سیراب باشی و اطفال ابی عبد الله فریاد تشنگی‌شان به آسمان برسد.


بعد قسم یاد کرد که به خدا این رفتار دین نیست که من با لب سیراب از شریعه بیرون بروم، ولی اطفال حجت خدا تشنه باشند.


جناب سید حبیب الله چایچیان معروف به «حسان» در کتاب اشک‌ها بریزید اشعار نغری دارد.

کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام
شد در این کعبه عشاق دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من کرد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست دهم قربانی
تا قبول افتد حج من و تقصیرم


با خود گفت، من این را هم بر خودم نمی‌بخشم، چرا دست زیر آب کردم و تا نزدیک لب‌ها آوردم؟ این بر مُحرم حرام است، چرا که من محرم

هستم و کربلا محل احرام می‌باشد، یکی از محرمات احرام، نگاه به آیینه است گویا عباس بن علی خطاب به نفسش می‌گوید؛ ای عباس

چرا بر آب نکاه کردی و خودت را دیدی! به جرم این محرمات احرام در کربلا، باید این چشم و دست خود را قربانی کنی، تا فدیه این دو عملت

باشد.
مرحوم برقعی می‌گفت: غیر از چشم بیدار خدا کسی عباس را نمی‌دید و اگر عباس از شریعه؛ آب می‌خورد کسی خبر نداشت، لکن برای

رضای خدا، با نهایت خلوص آب را روی آب ریخت و با برادر مساوات کرد و در کوران حوادث قمر بنی‌هاشم آزمون‌های سختی داد و سربلند

بیرون آمد و شهید از دنیا رفت.

 8 نظر

می دونین سرانجام قاتلان امام حسین (ع)چی شد؟

07 آبان 1393 توسط مریم

 4 نظر

باز...........

04 آبان 1393 توسط مریم

امروز اول محرم است ومن داشتم فکر می کردم روزاولی ازیه جایی شروع کنم

تا ان شاءالله روزهای آخر با کاروان همراه بشم

اما فقط یه قصه ذهنمو پر کرد

باز ….

دلم پر غصه ی قصه ی اسیری بی بی شد…..

آجرک الله بقیه الله

 2 نظر

دخترم کربلا نمی خواهی؟

02 آبان 1393 توسط مریم

آقــا جان گـבا نمـے خواهـے ؟


دختر بـے وفا نمـے خواهـے؟


کاش می‌شـב زِ من سوال کنـے


دخترم  کربـلا نمـے خواهـے؟

 5 نظر

اسیرعشق بی درمان

02 آبان 1393 توسط مریم

گفتم اســیر عـشق حسـینم عـلاج چیـست ؟

گـفتا مـگو مـگو کــه این درد بی دواستـ …

 2 نظر

دعوت نامه

02 آبان 1393 توسط مریم

هر كسي راه ندارد به عزاي تو حسين(ع)

سینه زن های تو را فاطمه(س) گلچين كرده..

 1 نظر

از غربت آن غریب یاد کن

02 مهر 1393 توسط مریم

اي شيعه بزن ناله و فرياد امشب


از غربت آن غريب کن ياد امشب


مسموم شد از زهر، جواد بن رضا

در حجره ي در بسته ي بغداد امشب


ای باب الحوائج، یا جواد الائمه! ای بهارِ نُهُم، تو را شهید کردند؛ در حالی که هنوز بیش از 25 گُل در باغِ عمرت شکوفا نشده بود.

 

 نظر دهید »

پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم

31 شهریور 1393 توسط مریم

به بهانه ی سالروز بزرگداشت شهریار عاشقانه ای از

سلطان غزل معاصر براتون گذاشتم که بارها شنیدین

اماتکرارش دل انگیزاست نه ملال آور

تقدیم به همه ی دوستان

یار و همسر نگرفتــــــم که گـــــــــــرو بود سرم


تــــو شدی مادر و من با همه پیری پســـــــرم


تو جگـــــرگوشه هم از شیر بریدی و هنـــــــوز


من بیچـــــــاره همان عاشق خونیــن جگــــرم


خون دل می خورم و چشــــــم نظربازم جـــام


جرمم این است که صاحبــــدل و صاحب نظـرم


من که با عشق نرانــــــدم به جوانـی هوسی


هوس عشق و جوانـــی ست به پیــرانه سرم


پدرت گوهــــــــــر خود تا به زر و سیم فــروخت


پــــــــــــــــدر عشق بسوزد که درآمد پـــــــدرم


عشـــق و آزادگــی و حسن و جوانــی و هنـــر


عجبــا هیچ نیرزیـــــــــــــــد که بی سیم و زرم


هنــــــــــــرم کاش گره بند زر و سیمـــــــم بود


که ببــــــــــــــازار تو کـــــــــاری نگشود از هنرم


سیـــــــزده را همه عالم بدر امروز از شهـــر


من خود آن سیزدهـــــــم کز همه عالم بـدرم


تا بدیـــــــــوار و درش تازه کنم عهـد قــــــــدیم


گاهـــــــــی از کوچه معشوقه خود می گــذرم


تو از آن دگـــــــــــــری، رو که مـــــرا یاد تو بس


خود تو دانـــــــــی که من از کان جهانی دگرم


از شکــــــــــــار دگران چشم و دلی دارم سیر


شیــــــــــرم و جوی شغــــــالان نبود آبخـــورم


خون دل مـــــــوج زند در جگــــــرم چون یاقوت


شهــــریــــــارا چکنم لعلــــم و والا گهـــــرم

 1 نظر

نمازی که توبه رامقبول وگناهان رامی ریزد

25 شهریور 1393 توسط مریم

در ماه ذي القعده عملي وارد شده كه فضيلت بسيار دارد : در يكي از روزهاي يكشنبه اين ماه غسل كند و وضو بگيرد و چهار ركعت نماز

بگذارد (دو نماز دو ركعتي) و در هر ركعت يك مرتبه حمد و سه مرتبه اخلاص و يك مرتبه معوذتين (فلق و ناس) را بخواند پس از نماز

هفتاد مرتبه استغفار كند و استغفار را به ذكر شريف «لاحول و لاقوّة الّا بالله العلي العظيم» ختم نمايد سپس بگويد «يا عزيز يا غفّار اغفرلي

ذنوبي و ذنوب جميع المؤمنين و المؤمنات فانّه لايغفر الذّنوب الّا انت» رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: هر كه اين نماز را بجا آورد:

توبه اش مقبول، گناهانش آمرزيده شود، دشمنان او در روز قيامت از او راضي شوند، با ايمان بميرد، دين و ايمانش از وي گرفته نشود

قبرش گشاده و نوراني گردد؛ والدينش از او راضي گردند؛ مغفرت شامل حال والدين او و ذريّه او گردد؛ توسعه رزق پيدا كند؛ ملك الموت با

او در وقت مردن مدارا كند؛ به آساني جان دهد و … بی نهایت ثواب دیگر خدای متعال همه ما را به خواندن این نماز توفیق بدهد انشاالله

 3 نظر

علی مظلوم بود...مظلوم بود...مظلوم بود

04 مرداد 1393 توسط مریم

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خطبه فدکیه را خواند و سپس رو به سوى قبر پیامبر کرد و فرمود:


بعد از تو خبرها و مسائلى پیش آمد، که اگر بودى آنچنان بزرگ جلوه نمى‌‏کرد.


ما تو را از دست دادیم مانند سرزمینى که از باران محروم گردد، و قوم تو متفرّق شدند، بیا بنگر که چگونه از راه منحرف گردیدند.


هر خاندانى که نزد خدا منزلت و مقامى داشت نزد بیگانگان نیز محترم بود، غیر از ما.


مردانى چند از امت تو همین که رفتى، و پرده خاک میان ما و تو حائل شد، اسرار سینه‏‌ها را آشکار کردند.


بعد از تو مردانى دیگر از ما روى برگردانده و خفیفمان نمودند، و میراثمان دزدیده شد.


تو ماه شب چهارده و چراغ نوربخشى بودى، که از جانب خداوند بر تو کتابها نازل مى‏گردید.


جبرئیل با آیات الهى مونس ما بود، و بعد از تو تمام خیرها پوشیده شد.


اى کاش پیش از تو مرده بودیم، آنگاه که رفتى و خاک ترا در زیر خود پنهان کرد.

آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام به خانه بازگشت و حضرت على علیه‏‌السلام در انتظار او به سر برده و منتظر طلوع آفتاب جمالش بود،

وقتى در خانه آرام گرفت به حضرت على علیه‌‏السلام فرمود:

اى پسر ابوطالب! همانند جنین در شکم مادر پرده‏‌نشین شده، و در خانه اتهام به زمین نشسته‌‏اى، شاه‏پرهاى شاهین را شکسته، و

حال آنکه پرهاى کوچک هم در پرواز به تو خیانت خواهد کرد.


این….است که هدیه پدرم و مایه زندگى دو پسرم را از من گرفته، با کمال وضوح با من دشمنى کرد، و من او را در سخن گفتن با خود

بسیار لجوج و کینه‏‌توز دیدم، تا آنکه انصار حمایتشان را از من باز داشته، و مهاجران یاریشان را از من دریغ نمودند، و مردم از یاریم

چشم‏‌پوشى کردند، نه مدافعى دارم و نه کسى که مانع از کردار آنان گردد، در حالى که خشمم را فروبرده بودم از خانه خارج شدم و بدون

نتیجه بازگشتم.


آنروز که شمشیرت را بر زمین نهادى همان روز خویشتن را خانه‌‏نشین نمودى، تو شیرمردى بودى که گرگان را مى‏‌کشتى، و امروز بر

روى زمین آرمیده‏‌اى…..


 1 نظر

مظلومیتی به امتدادتاریخ

26 تیر 1393 توسط مریم

روزی امیرالمومنین وارد خانه شدند و مشاهده کردند که بی بی فاطمه در حال گریستن هستند از ایشان علت گریه پرسیدند،حضرت فاطمه در

جواب فرمودند:علی زنان محل می گویند که در بازار به تو سلام نمیدهند…امیرالمومنین (ع) لبخنیدی زدند و فرمودند:این که چیزی نیست به

بعضی نیز که سلام میدهم جوابی نمیشنوم…

 3 نظر

امشب عطرمظلومیت عرش الهی راعطرآگین می سازد

21 تیر 1393 توسط مریم

امشب شب ولادت عصاره ی کرم الهی

کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است.

شبی که چشم فاطمه وعلی به نورحسن شان روشن می شود

شبی که نبی مکرم اسلام پدربزرگ می شود

وشب میلاد عموی  مظلوم امام زمان عج است

آقا جان امشب بوی سیب می آید

امشب عطرمظلومیت عرش الهی راعطرآگین می سازد .

آقاجان چشمت روشن

من گدای کوی شمایم چشم به راه صدقه ای

ومی دانم که رسم کریمان راندن گدایان نیست

چشم به راه عیدیت هستم…….

 6 نظر

میهمان خدا

08 تیر 1393 توسط مریم


آمد رمضان و مقدمش بوسیدم





در رهگذرش طبق طبق گل چیدم





من با چه زبان شکر بگویم که به چشم





یک بار دگر ماه خدا را دیدم . . .

 نظر دهید »

یارب ارنگذری ازگناهم چه کنم؟؟؟

08 تیر 1393 توسط مریم



يارب ار نگذري از جرم و گناهم چه كنم ؟


ندهي گر به در خويش پناهم ، چه كنم ؟



گر براني و نخواني و كني نوميدم


به كه روي آرم و حاجت ز كه خواهم ، چه كنم ؟



گر ببخشي گنهم ، شرم مرا آب كند


ور نبخشي تو بدين روي سياهم ، چه كنم ؟



نتوانم كنم انكار گنه ، يك ز هزار


كه تو بودي به همه حال گواهم ، چه كنم ؟



بارالها كرمي ، مرحمتي ، امدادي


كاروان رفته و من مانده به راهم ، چه كنم ؟



 نظر دهید »

درددل های امام زمان

23 خرداد 1393 توسط مریم

يكي از كساني كه توفيق ملاقات با امام عصر عليه السلام را پيدا كرده و آن حضرت را

در حالي ملاقات كرده كه بسيار ناراحت بوده و گريه مي كرده اند .

مي گويد : از آن حضرت سوال كردم : آقا جان اي سرورم چرا اين قدر گريه ميكنيد ؟

حضرت در جواب فرمودند:

شيعيان مرا نميخواهند.

باز پرسيدم : آقا جان قربانتان برورم اكثر مردم شما را مي خواهند و هميشه براي

فرج شما دعا مي كنند .

حضرت فرمودند : از صد نفر يكي از آنها از ته قلب براي فرج من دعا مي كنند اگر

فقط شيعيان ايران يك بار براي ظهور من انقلاب مي كردند ( و باهم مرا ميخواستند)

خداوند ظهور و فرج مرا مي رساند.(1)



يكي از بزرگان در اين زمينه مي فرمودند : اگر مردم يك حالت انقطاع پيدا كنند و يكباره

دلشان از همه جا بريده شود و فقط متوجه امام زمان عليه السلام شوند .

حتما به خواست خدا ظهور انجام مي شود .


گاهي حتي برا ي يك مسابقه فوتبال چون اكثر مردم كشور قلبشان متوجه خدا شده و

با هم دعا ميكنند نتيجه را تغيير مي دهند.

آيا امام زمان به اندازه ي يك مسابقه ي فوتبال ارزش ندارد . فداي غربتت يا مهدي 

و اين سخن خداست كه فرموده :

اگر دعاي شما نبود خدا به شما توجهي نميكرد .(2)




1. در اوج تنهايي صفحه 34

2.سوره ي فرقان آيه ي 77



 5 نظر

امام زمان (عج):شیعیان مرانمی خواهند

22 خرداد 1393 توسط مریم

 


خداوندا رسان از ما سلامش



به گوش ما رسان یارب کلامش



بسوز سینه ى مجروح زهرا



نما تعجیل در امر قیامش





مهدی جان ای کاش جشن میلادت به ضیافت ظهور می‌پیوست




حجت الاسلام و المسلمین استاد گرامی حاج شیخ علی رضا نعمی(دام عزه) در کتاب در اوج تنهایی قضیه تکان دهنده‌ای را نقل کرده‌اند.

ایشان از قول یکی از شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام چنین نقل می‌کنند که:

ادامه »

 نظر دهید »

خبرآمد خبری درراه است

22 خرداد 1393 توسط مریم

خبر آمد ، خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است


شاید این جمعه بیاید ، شاید
پرده از چهره گشاید ، شاید

با همه لحن خوش آوائی ام
در به در کوچه تنهائی ام

ای دو سه تا کوچه زما دور تر
نغمه تو از همه پر شور تر

کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی


کاش که همسایه ما می شدی
مایه آسایه ما می شدی

هر که به دیدار تو نایل شود
یک شبه حلال مسایل شود

دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ما را عطشی دست داد

نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت


نام تو آرامه جان من است
نامه تو خط امان من است

ای نگه ات خاستگه آفتاب
بر من ظلمت زده یک شب بتاب

پرده بر انداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم

ای نفست یار و مددکار ما
کی و کجا وعده دیدار ما

آقا جان تولدت مبارک


 نظر دهید »

مردمسیحی:ابالفضل(ع) مارانجات داد

19 خرداد 1393 توسط مریم

 

ایام محرم بود و به تاسوعا و عاشورا چند روز بیشتر نمانده بود .

راننده کامیون مسیحی از تعطیلات پیش‌رو استفاده کرد و به همراه همسر و دختر 6 ساله‌اش به قصد تفریح و کار به سمت بندر عباس

حرکت کرد.

بعد از بارگیری در اسکله بندر عباس در روز تاسوعا با 25 تن بار به سمت تهران حرکت کرد. در کمربندی بندر عباس به دسته‌های سینه‌زنی

برخورد کردند که با پرچم‌های ” یا ابوالفضل ” سینه میَ‌زنند و عزاداری می‌کنند.


دختر مرد مسیحی که برای بار نخست با چنین صحنه‌هایی مواجه شده بود سوال‌های بی‌شماری در ذهنش نقش بست. پدر اینا چرا با

زنجیر به خودشون می‌زنند. پدر پاسخ داد: دخترم این مردم مسلمان و شیعه هستند. این مردم می‌دانند مردی به نام حسین(ع) و او نیز

برادری دارد به نام عباس(ع) ، این عباس مثل فردا در رکاب برادرش امام حسین به شهادت می‌رسد.

دختر که در دنیای کودکانه‌اش غرق بود گفت: اگر فردا کشته می‌شود چرا الان برایش سینه می‌زنند؟


پدر گفت: دخترم این آقا ” عباس” در نزد خدای یکتا آبروی بسیاری دارد . خیلی از کسانی که دچار گرفتاری می‌شوند به سراغ او می‌روند.

حتی مسیحیان هم درخواست‌های خود را پیش او می‌برند. شیعه‌ها می‌گویند که عباس پناه بی‌پناهاست، گره‌های بزرگ را باز کرده.


کمی بعد دختر بچه مسیحی در کامیون خوابید. مدت کمی گذشت ناگهان مرد مسیحی در گردنه های سخت با 25 تن بار متوجه شد که

ترمز ماشین کار نمی کند!!! رنگ از صورت او و همسرش پرید. نمی دانست باید چه کند. همسرش، دخترش…


زن مسیحی گریه می‌کرد، گاهی به مردش و گاهی به دخترش که معصومانه در رویای شیرین غرق بود نگاه می‌کرد. ترمز ماشین خراب

شده بود و کار نمی‌کرد این واقعیتی بود که نمی‌توانستند بپذیرند.

دخترک شش ساله از خواب پرید، وقتی دید اشک از چشمان پدر و مادرش جاریست بغض خود را قورت داد. از پدرش پرسید: ماشین ترمز نداره؟؟!!

پدر با هزار آرزویی که برای دخترش داشت گفت: نه…

دخترک گفت: بابا او آقای بزرگی که گفتی اسمش عباس هست به فریاد ما هم می‌رسد یا نه؟

پدرگفت: اون عباسی که گفتم برای شیعه‌هاست.

دخترک که قانع نمی‌شد، گفت: مگه خودت نگفتی هر کسی بره در خونش دست خالی بر نمی گرده…

ناگهان پدر و مادر به فکر فرو رفته اند و در دلشان روزنه امید پیدا شد.

زن مسیحی گفت: بیا حالا یه مرتبه صداش بزنیم.

مرد گفت: اگر عباس من را از این گرفتاری نجات بده شیعه می‌شوم…

پس از این ناگهان کامیون به شکل معجزه‌آسایی ترمز به کار افتاد. مرد مسیحی ماشین را به کنار جاده هدایت کرد وقتی از ماشین پیاده

شدند پشت سرشان همه ماشین ها ایستاده بودند وقتی از آن ها می‌پرسیدند که چه اتفاقی افتاده، دخترک شش ساله گفت: به خدا ما آزاد شده عباسیم، مردم به خدا عباس ما را نجات داد.

به اولین شهری که رسیدند به منزل یکی از علما رفتند تا شیعه شوند.

مرد عالم از آن ها پرسید: در این ایام اتفاقی افتاده که می خواهید شیعه شوید؟ دختر 6ساله گفت: شما نبودید که ببینید ، ابوالفضل (ع) ما را نجات داد.

 نظر دهید »

شتری که برامام سجاد(ع)گریست

19 خرداد 1393 توسط مریم

 

امام سجاد عليه السلام در بستر شهادت به فرزندش امام باقر عليه السلام فرمود: «پسرم! من بيست مرتبه با شترم از

مدينه به زيارت خانه خدا رفته‏ام و در تمام عمر، حتى يك تازيانه به او نزده‏ام!»

و در مورد علت اين كار فرمود:

«قصاص در روز قيامت‏به قدرى دامن‏گير مجرمان مى‏شود كه من از ترس آن حتى به شترم تازيانه نزده‏ام.»

هنگامى كه حضرت از دنيا رفت و به خاك سپرده شد، آن شتر گردنش را روى قبر امام عليه السلام نهاد و ناله‏هاى سوزناك سرداد. امام

باقر عليه السلام تا دو مرتبه آن شتر را برگرداند اما طولى نكشيد كه بازگشت و در خاك غلطيد و از ديدگان اشك ريخت و تا سه روز در آن

حالت‏باقى ماند.

امام باقر عليه السلام وقتى اين حالت عجيب آن حيوان را ملاحظه نمود، فرمود: شتر را رها كنيد كه در حال وداع است.

مدتى نگذشت كه آن شتر در كنار قبر مطهر امام سجاد عليه السلام جان سپرد.» (1)

پسرم! من بيست مرتبه با شترم از مدينه به زيارت خانه خدا رفته‏ام و در تمام عمر، حتى يك تازيانه به او نزده‏ام.
****
امام باقر عليه السلام فرمود: من و گروهى از مردم در حضور پدرم امام سجاد عليه السلام نشسته بوديم كه ناگهان آهويى از صحرا آمد و

در چند قدمى پدرم ايستاد و ناله كرد.

حاضران به پدرم گفتند: چه مى‏گويد؟

پدرم فرمود: مى‏گويد: بچه‏ام را فلانى صيد كرده، از روز گذشته تا حال شيرنخورده، خواهش مى‏كنم آن را از او گرفته نزد من بياور تا به او شير بدهم.

امام سجاد عليه السلام شخصى را نزد صياد فرستاد و به او پيام داد آن بچه آهو را بياور. وقتى آورد، آهوى مادر تا بچه‏اش را ديد، چند بار

دست‏هايش را به زمين كوبيد و آه جانكاه و غم‏انگيزى كشيد و بچه‏اش را شير داد.

سپس امام سجاد عليه السلام از صياد خواهش كرد كه بچه آهو را آزاد كند، صياد قبول كرد. امام بچه آهو  را از او گرفت و به مادرش

بخشيد، آهو با همهمه خود سخنى گفت و همراه بچه‏اش به سوى صحرا روان شد.

حاضران به امام سجاد عليه السلام گفتند: آهو چه گفت؟ امام فرمود:

«براى شما در پيشگاه خدا دعا كرد و پاداش نيك طلبيد». (2)




——————————————————————————–


1. بحارالانوار، ج 45، ص 148.

2. بحارالانوار، ج 45، ص 30.





 1 نظر

عطریاس

سلام دوستان من تقریبا یه نویسنده ام ومیخوام تووبم مطالبی روبذارم که حس میکنم یه خورده نوون البته ازدیدگاه چشم هارابایدشست جوردیگربایددید.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حضرت فاطمه(س)درکلام
    • فاطمه فاطمه است
    • فاطمه(س)درنگاه ملکوتیان
    • فاطمه(درکلام صادقین)
    • زهرا(س )درنگاه پدر
    • الگوی
    • چرازهرا(س)ام ابیهاشد
    • تجلی کوثردرآیینه شیعه
    • فاطمه(س)درقرآن
    • ازفاطمه تافاطیمای پرتقال
    • فاطمه(س)انگیزه خدابرای خلقت
    • گشودن قفل بسته با یا فاطمه
    • افضل اعمال
    • دانلود کتاب ونرم افزارفاطمی
    • مظلومیتی به امتدادتاریخ
    • ورود فاطمه(س)به محشر
    • رجعت فاطمه(س)
    • برانگیختن فاطمه(س)
  • سخنان بزرگان
    • تنهافضیلت
    • آیت الله بهجت
    • آیت الله شاه آبادی
    • آیت الله مجتهدی
  • مبعث
  • عجیب ولی خواندنی
  • اخبارروز
  • معرفی کتاب(یارمهربان)
  • انتظار
  • مناسبت ها
  • حجاب
  • شعرناب
  • دلنوشته
  • جهادفرهنگی ،سنگرمجازی
  • داستان دفاع مقدس
  • فیلم نامه
  • عاشوراوماندگاری تشیع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
وصیت شهدا
Susa Web Tools

حدیث

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس