نقش اصلاح گری در پویایی تشیع
نقش اصلاح گری حادثه ی حسینی در پویایی تشیع
اصلاح چیست؟
افساد به تباهی کشاندن نظم « افساد » مقابل « اصلاح »است
لازم یک موجود، یا یک فرد، یا خانواده، یا جامعه، یا یک کشور و اصلاح بازگرداندن آن نظم به حالت سابق است.
در یک خانواده صالح، بزرگترها باید به وظایف خویش، که همان خیرخواهی و نصیحت است، عمل نموده، و کوچکترها از آنها
اطاعت کرده، و هیچکدام از آنها در وظایف و مسؤولیّتهاي خود کوتاهی نکنند. حال اگر بزرگترها به وظایف خویش عمل
نکرده، و کوچکترها از اطاعت سرباز زنند، و هیچ کس به مسؤولیّتهاي خویش عمل نکند، و این کارها تکرار شود نظم خانواده برهم خورده، و فاسد میشود.
اصلاح چنین خانوادهاي آن است که هر کس وظایف خویش را به درستی انجام داده، و روابط صحیح و اخلاق اسلامی و نظم
سابق حاکم شود. یک امّت نیز ممکن است از جهت مسایل اقتصادي، اخلاقی، اعتقادي، فرهنگی و عاطفی فاسد شود، و اصلاح آن
به از بین بردن تک تک مفاسد مذکور و بازگرداندن نظم سابق است.
اصلاح گری در قیام حسینی وتاثیر ش بر پویایی شیعیان
با مرگ معاویه در نیمه رجب سال شصتم هجري قمري، فرزندش یزید خلافت را، همچون پدر، به زور و بدون هیچ ضابطهاي در
اختیار گرفت، فساد و فحشا و ظلم در عصر یزید به مراتب بدتر از عصر پدرش فراگیر شد، و تمام شهرهاي اسلامی حتی مدینه
منوّره را فرا گرفت. و البتّه این طبیعی بود، چرا که مردم پیرو زمامداران و سردمداران خود هستند
« النّاسُ عَلَی دِینِ مُلُوکِهِم »
وقتی رییس حکومت شرابخوار، قمارباز، میمون باز، سگ باز و خلاصه آلوده به انواع گناهان باشد، جامعه نیز دچار فساد
اعتقادي، اجتماعی، اخلاقی میشود. در مورد ظلمها و جنایتهاي یزید همین بس که وقتی رییس گروه تحقیق اعزامی از مدینه به
شام میرود و پس از تحقیق به مدینه باز میگردد، در گزارش خود به مردم مدینه
می گوید:به خدا قسم ما در حالی از نزد یزید بیرون آمدیم که خوف آن داشتیم که (بر اثر گناهان فراوان وي) از آسمان سنگ برسر ما ببارد. او مردي است که با مادران و دختران و خواهران نیز زنا میکند، وي شراب مینوشد و نماز نمیخواند
امام حسین علیه السلام به قصد اصلاح مفاسدي که در طول این مدّت و پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله در جامعه رخ داده
بود دست ردّ بر سینه یزید براي بیعت با او زد، و تصمیم گرفت با بازگرداندن نظمِ لازمِ سابق به زندگی فردي و اجتماعی مردم،
خاطرات وسنّتهاي دوران حضرت رسول صلی الله علیه و آله را زنده کند.
آري امام حسین علیه السلام به منظور اصلاح امّت جدّش و جامعه اسلامی قیام کرد. اگر امام حسین علیه السلام دست به این کار
بزرگ نمیزد به یقین امروز خبري از اسلام نبود، یا اگر بود قابل توجّه نبود.
درست است که آن حضرت در این راه شربت شهادت نوشید، ولی جامعه اسلامی وبه ویژه شیعیان را تکان داد و به این هدف نزدیک ساخت.
پیروان و عاشقان مکتب آن حضرت، زمانی میتوانند ادّعاي عشق و پیروي راستین کنند که به مفاسد موجود عصر و زمان خود
بیندیشند، و آنچه در توان دارند براي مبارزه با آن به کار گیرند. و به یقین آن حجم عظیم عزاداران هرگاه تصمیمی منطقی و
حسابشده و مدبّرانه براي برخورد با مفاسد و سوق جامعه به سوي اصلاح بگیرند موفّق خواهند شد.
ویقینا مکتب تشیع تا زمانی که این هدف راسرلوحه ی کار خود قرار دهد ،پویا وسربلند است،چرا که اصلاح گری یعنی از بین بردن هرزها وبی استفاده ها،یعنی جایگزینی افکاری از جنس روشنی (نه روشنفکری درمعنای غلط آن)به جای افکار متحجرانه،واین یعنی تزریق خون تازه به شریان های حیاتی شیعی وجلوگیری از کهنگی ومرگ مکتب تشیع.
منبع:
————————————
اهداف قیام حسینی،ناصر مکارم شیرزای،ص27-33