چشم به راه(داستانک) 30 خرداد 1393 توسط مریم این داستانک رو خودم به سبک مینیمالیسم نوشتم نظریادتون نره حتی کوچه هم بیقرارآمدنش بود. مادردرآرزوی دیدن تنها پسرش جان سپرد. تابوتش رابه سرکوچه که بردند به کاروانی از شهدای گمنام برخوردند. چه لذتی داشت دیدارپسربامادرش روی شانه های مردمی که نشناختنش…. مطلب قبلیمطلب بعدی