عطریاس

عطریاس

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

کراماتی که میرزای قمی ازراه نگه داشتن زبان به دست آورده بود

31 شهریور 1393 توسط مریم


مرحوم شيخ محمود عراقى كه از شاگردان مبرز شيخ انصارىبوده است. در قسمت پايانى كتاب دارالسلام قصه هايى را با ذكر سند در

احوال فقها و علما آورده است كه سند بعضى از آنها شيخ انصارى و ملا احمد نراقى است. يكى از اين ماجراها مربوط به ميرزاى قمى

است كه شيخ انصارى عصر او را درك كرده است؛ چرا كه شيخ انصارى متولد 1214 قمرى است و ميرزاى قمى 1231 چشم از جهان

فرو بست؛ به عبارت ديگر وقتى ميرزاى قمى رحلت كرد، شيخ جوانى هفده ساله بود.


شيخ محمود عراقى در كتاب دارالسلام آورده است كه شخصى از راه درياى عمان عازم حج بود. در بين راه هميان پول خود را درآورده


و محاسبه مى‏كرد كه چه مقدر از پول‏هايش خرج شده و چه مقدار مانده است. در همين حال متوجه مى‏شود كه شخصى از طبقه بالاى كشتى


او را مى‏پايد. چند لحظه بعد همان شخص از بالاى كشتى شروع به داد و فرياد كرد كه هميان پول مرا دزديدند، پليس كشتى آمد و پرس و

جو را آغاز كرد. او نشانى و مشخصات هميان اين زائر بيت اللَّه الحرام را به آنها داد، كه رنگش چنين است و اين مقدار پول داخل آن

است. آن زائر ديد دقيقاً مشخصات هميان او را مى‏دهد و مى‏خواهد از اين طريق پول‏هايش را به چنگ آورد. با خود گفت: خدايا، چه كار كنم؟

الآن است كه مرا به جرم دزدى دستگير كنند و پول‏هايم را نيز از دست بدهم و چه بسا به مجازات برسم. اين بود كه گفت: يا اميرمؤمنان،

اين پول‏هاى من نزد شما امانت باشد، و پول‏ها را به دريا انداخت.


مأمورها همه را گشتند تا نوبت به او رسيد. او را نيز بازرسى كردند، اما چيزى پيدا نكردند. از اين رو شخصى را كه در طبقه فوقانى

كشتى بود به جرم اين‏كه تهمت زده است به مجازات رساندند. اما مجازات او هيچ فايده‏اى به حال اين زائر بى‏نوا نداشت؛ زيرا پول‏هايش را

از دست داده بود. با هزار بدبختى به حج رفت و در راه بازگشت، به نجف اشرف و حرم اميرمؤمنان عليه السلام رفت و عرض كرد: يا

امير مؤمنان، ما به شما اعتقاد داريم. من هميان خود را به رسم امانت به شما سپردم و اكنون هم آن را از شما مى‏خواهم.


شب حضرت امير مؤمنان على عليه السلام را در عالم رؤيا ديد كه به او فرمودند: به قم برو و امانت خود را از ميرزاى قمى بگير. از

خواب بيدار شد. ميرزاى قمى را نمى‏شناخت، اما به طرف قم حركت كرد. به قم كه رسيد، از مردم پرس و جو كرد كه ميرزاى قمى كيست

و خانه‏اش كجاست؟ گفتند: مرجع تقليد است و خانه‏اش در فلان محله قرار دارد. خدمت ميرزا رسيد و ماجرا را برايش نقل كرد. ميرزاى

قمى نيز همان هميان را از زير عبايش در آورد و به او داد. وقتى آن را باز كرد، ديد پول‏ها دست نخورده است.


«ميرزاى قمى نيز مثل ديگران، انسان معمولى بود، اما با زحمت و پشتكار به اين مقام رسيده بود. گفته‏اند بسيارى از كراماتى كه به دست

آورده بود، از راه سكوت و نگه داشتن زبان بوده است»..

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: سخنان بزرگان لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

عطریاس

سلام دوستان من تقریبا یه نویسنده ام ومیخوام تووبم مطالبی روبذارم که حس میکنم یه خورده نوون البته ازدیدگاه چشم هارابایدشست جوردیگربایددید.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حضرت فاطمه(س)درکلام
    • فاطمه فاطمه است
    • فاطمه(س)درنگاه ملکوتیان
    • فاطمه(درکلام صادقین)
    • زهرا(س )درنگاه پدر
    • الگوی
    • چرازهرا(س)ام ابیهاشد
    • تجلی کوثردرآیینه شیعه
    • فاطمه(س)درقرآن
    • ازفاطمه تافاطیمای پرتقال
    • فاطمه(س)انگیزه خدابرای خلقت
    • گشودن قفل بسته با یا فاطمه
    • افضل اعمال
    • دانلود کتاب ونرم افزارفاطمی
    • مظلومیتی به امتدادتاریخ
    • ورود فاطمه(س)به محشر
    • رجعت فاطمه(س)
    • برانگیختن فاطمه(س)
  • سخنان بزرگان
    • تنهافضیلت
    • آیت الله بهجت
    • آیت الله شاه آبادی
    • آیت الله مجتهدی
  • مبعث
  • عجیب ولی خواندنی
  • اخبارروز
  • معرفی کتاب(یارمهربان)
  • انتظار
  • مناسبت ها
  • حجاب
  • شعرناب
  • دلنوشته
  • جهادفرهنگی ،سنگرمجازی
  • داستان دفاع مقدس
  • فیلم نامه
  • عاشوراوماندگاری تشیع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
وصیت شهدا
Susa Web Tools

حدیث

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس