کربلا تپش دوباره ی قلب تشیع
نقش حادثه ی عاشوراء در تثبیت مکتب تشیع
قیام عاشورا، درس دین باوری، ایثار، شجاعت، شهامت، جهاد در راه خدا، امر به معروف و نهی از منکر و روحیه ستیزه جویی پرخاش گری و
جسارت در مقابل حکام جور را در مسلمانان ایجاد کرد و پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام را به عنوان سرسخت ترین حامیان دین پیامبر صلی الله
علیه وآله، معرفی کرد. مبارزان و رهبران شیعه، در تاریخ جنبش های حرکت آفرین خود، صحنه های اعجاب انگیزی از رشادت، شجاعت، فداکاری و
ایثار خلق کردند و هرگز بیم وترسی از قدرت حاکم به دل راه ندادند و در برابر هیچ حکومت ظالم و سخت گیری، تسلیم نشدند و در مقابل موج های
سهمگین و طوفان های بنیان کن، با گذشتن از گذرگاه شهادت، همواره قد برافراشته بودند.
بهایی که رزمندگان شیعه در تداوم خط سرخ انقلاب حسینی،
در طول تاریخ، برای برافراشته نگاه داشتن این پرچم پرافتخار داده اند، ناچیز نبوده است. در هر زمانی، مبارزی سخت کوش از شیعه،
این پرچم را بر دوش داشته است. سرانجام، قبر حسین بن علی علیه السلام و دیگر شهدای کربلا، میعادگاه عاشقان خدا و راهیان راه اهل بیت علیهم
السلام و مجاهدان فی سبیل الله شد و حتی بیشتر قیام هایی که در دوره بنی امیه و بنی عباس رخ داد، تحت عنوان شعار «یا لثارات الحسین» انجام
گرفت. نقشه قیام و پیمان برای آن، بر مزار شهید طف منعقد می شد و آن مزار مقدس، پایگاه مبارزان ضد ستم و کعبه الهام آنان و میعادگاهشان بود.
شهادت امام حسین علیه السلام، جامعه اسلامی را تکان شدیدی داد و با دمیدن روح مبارزه و فداکاری در وجود آنان، حصار در خودفرورفتگی را که
رژیم اموی به دور آنان کشیده بود، در هم ریخت. پس از این حادثه دلخراش، جامعه دریافت که حق با اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله است و دولت
مخالف آنها، نه تنها به اصول و ارزش های اسلامی پای بند نیست، بلکه رژیمی خون ریز و مستبد است که می خواهد جامعه اسلامی را به جاهلیت
نخستین برگرداند. از این رو، موجی از تنفر علیه دستگاه حکومتی ایجاد شد و شیعیان به خود آمدند و از این که فرزند پیامبر صلی الله علیه وآله را
یاری نکرده بودند، به شدت پشیمان شدند و به تدریج، موج بیداری، سراسر جامعه اسلامی را فرا گرفت و زمینه نهضت توّابین، قیام حرّه و دیگر قیام ها
فراهم گشت.
موج بیداری که در میان مسلمانان وبه ویژه شیعیان روی داد،موجب محبوبیت خاندان علی علیه السلام در اجتماع و شناساندن بیشتر آنها به مردم شد.
مسیر افکار و عواطف ملت که بر اثر تبلیغات شدید خاندان ابوسفیان، در معرض فاصله گرفتن از خاندان امیرالموءمنین، علی علیه السلام بود، بعد از
واقعه کربلا، یک باره عوض گردید. این محبوبیت، به منزله خون تازه ای بود که در رگ های اسلام، جریان پیدا کرد و آرام آرام، موقعیت خاندان علی
علیه السلام را چنان استوار ساخت که برای ستم گران بعدی امکان تعرض به دودمان امیرالموءمنین علیه السلام را باقی نگذاشت. درنتیجه، هم خاندان
نبوت و وهم مکتب تشیع از یک خطر حتمی و سقوط قطعی نجات یافتند.چرا که روی آوردن مردم به خاندان علوی موجب احیاءوتثبیت
مکتب تشیع شدوضربان حیاتی شیعیان دوباره شروع به تپیدن کرد.
منابع:
—————————————————————————-
1. عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، منشورات اعلمی، بیروت، بی تا، ج3، ص 172.
2. عبدالکریم هاشمی نژاد، درسی که حسین به انسان ها آموخت، شرکت به نشر، مشهد 1383 ش، ص 124.
3. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه های آن، نشر کتاب سیاسی، تهران، ص 122 ـ 123.
4. جلال الدین فارسی، انقلاب تکاملی اسلام، انتشارات آسیا، تهران، ص 862.