خواهرم حجابت
یادمان باشد مدیون شهدائیم
یادمان باشد مدیون شهدائیم
خوش به حال حاجیانی که درعرفات پا جای پای گل نرگس می گذارند.
خوش به حال آنان که اگر روی اورا نبینند از بویش بهره مند می شوند.
غبطه میخورم به حال کسانی که هر چند معدود محدود چشمشان به جمال یوسف زهرا منور می شود.
چه زیباست حج آنانی که خدا رابهانه ساخته اند تا تورا ببیند.
در سکوتی بابغض
در روضه ای در عرفات
توبغض کرده گوشه ای بیرون خیمه ومنتظر تسلی
وآنان بغض کرده درون خیمه منتظر تجلی
کسی در این بین بی قرار می شود ودیوانه وار بیرون خیمه می آیدتاراحت تر ناله زنداز دوریت
چشمه ی چشمانش لبریز اشک ،وهق هق گریه هایش تاآسمان
تواین طرف خیمه،واو آن طرف
هردومی گریید بر مصبیت های عمویتان ابالفضل
تنها کسی که بیقرارتوست ،تورامیبیند.
درمورد آب ریختن برروی قبر و شستن قبر روایتی داریم؟
پاسخ:
در مورد ریختن آب روی قبر باید عرض کنم که یکی از مستحبات، که پس از خاک سپاری انجام آن توصیه شده است؛ ریختن
آب روی قبر می باشد. که شخص رو به قبله بایستد واز ناحیه ی بالای سر میت تا روبروی پای او آب بپاشد وسپس از آنجا
تا بالای سر او آب بپاشد. واگر آب زیاد آمد به وسط قبر بپاشد.
از امام کاظم(ع) نقل شده است:« پاشیدن آب روی قبر تا 40 روز یا 40 ماه مستحب می باشد.»(عروه الوثقی،ص144)
وامام صادق (ع) فرمودند:«تا وقتی که رطوبت آب، روی خاک قبر هست، عذاب قبر از میت دور می گردد.»(فروع
کافی،ج3،ص200)
آیا اینکه در حین خواندن فاتحه، با سنگ به قبر می زنند، دلیلی اسلامی دارد؟
پاسخ:
در کتب حدیثی، روایتی در تأیید این کار وجود ندارند. ولی در مورد دست گذاردن بر روی قبر روایاتی آمده که از باب نمونه خدمت شما ارسال می گردد.:
1- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ: كُنْتُ بِفَيْدَ «3» فَمَشَيْتَ مَعَ عَلِيِّ بْنِ بِلَالٍ إِلَى قَبْرِ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ
بَزِيعٍ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ بِلَالٍ قَالَ لِي صَاحِبُ هَذَا الْقَبْرِ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ مَنْ أَتَى قَبْرَ أَخِيهِ ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ
فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ مَرَّاتٍ أَمِنَ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ أَوْ يَوْمَ الْفَزَعِ « الكافي (ط - الإسلامية)، ج3، ص:229».محمد بن احمد می
گوید: در قلعه ای به نام« فید» در راه مکه بودم، که همراه علی بن بلال نشستم بر سر قبرمحمد بن اسماعیل بن بزیع ؛
علی بن بلال گفت :صاحب این قبر از امام رضا (ع) برای من نقل کرد که کسی که می آید بر سرقبر برادرش قرار دهد
دستش را برقبر وبخواند سوره قدر راهفت مرتبه، ایمن می ماند از روز فزع اکبر.
2- حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ
عَنْ وَضْعِ الرَّجُلِ يَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ مَا هُوَ وَ لِمَ صَنَعَ فَقَالَ صَنَعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى ابْنِهِ بَعْدَ النَّضْحِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ كَيْفَ أَضَعُ يَدِي
عَلَى قُبُورِ الْمُسْلِمِينَ فَأَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ وَضَعَهَا عَلَيْهَا ثُمَّ رَفَعَهَا وَ هُوَ مُقَابِلُ الْقِبْلَةِ.« الكافي (ط - الإسلامية)، ج3،
ص: 200» از امام صادق (ع) در مورد قرار دادن دست بر روی قبر میت سؤال کردم که این کار به چه معنا است؟ امام
فرمودند: پیامبر اکرم (ص) این را برای پسرشان بعد از دفن انجام دادند. سپس از امام در مورد این که چگونه دست را بر
روی قبر قرار دهیم سوال کردم؟ امام در پاسخ انگشت خود را به سمت زمین گرفتند و آن را بر روی زمین قرار داده و
سپس بلند کردند» و این در حالی بود که رو به قبله بودند.
آقا نگاهـــــم مانده بر در تا بيايي
از جاده هاي روشن فـــــردا بيايي
گرچه سراپاي وجودم از سياهيست
دارم اميـــــد آن كه با من را(ه) بيايي
دوري تو بغضـــــي نشانده در گلويم
اي كاش ميشد يا بميـــــرم يا بيايي
ديشب دعا كردم براي ديدن تـــــو
و يك غزل گفتم رديفش با بيايـــــي
امشب دخيلم بر دو دستان ابوالفضل
شايد ميان روضه ي سقـــــا بيايي
در انتظـــــار تو تمام لحظه ها را
آقا نگاهـــــم مانده بر در تا بيايي
***اللهـــــم عجـــــل لولیـــــک الفـــــرج***
خوشا بحال آنان که در کلاس انتظار حتی یک جمعه هم غیبت ندارند …
می دانی آقــــــا؟؟؟
نیامدن شما از نبودنتان دردناک تر است…..
نبودن از تقدیر است، امــّــا…..
نیامدن شما آقا از تقصیر است……
تقصیر من ، تقصیر ما ، تقصیر……؟!
“اللهم عجل لولیک الفرج”
اي شيعه بزن ناله و فرياد امشب
از غربت آن غريب کن ياد امشب
مسموم شد از زهر، جواد بن رضا
در حجره ي در بسته ي بغداد امشب
ای باب الحوائج، یا جواد الائمه! ای بهارِ نُهُم، تو را شهید کردند؛ در حالی که هنوز بیش از 25 گُل در باغِ عمرت شکوفا نشده بود.
پیش بیا ، پیش بیا ، پیشتر
تا که بگویم غم دل بیشتر
دوست ترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر
دوست تر از آنکه بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر
داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویش تر
هیچ نریزد به جز از نام تو
بر رگ من گر بزنی نیشتر
فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیش تر
باز آمد بوی ماه مدرسه *** بوی بازی های راه مدرسه
بوی ماه مهر ماه مهربان *** بوی خورشيد پگاه مدرسه
از ميان کوچه های خستگی *** می گريزم در پناه مدرسه
باز می بينم ز شوق بچه ها *** اشتياقی در نگاه مدرسه
زنگ تفريح و هياهوی نشاط *** خنده های قاه قاه مدرسه
باز بوی باغ را خواهم شنيد *** از سرود صبحگاه مدرسه
روز اول لاله ای خواهم کشيد *** سرخ بر تخته سياه مدرسه
قیصر امین پور
این شعری ایست خاطره انگیز از قیصر که زود ازمیان ما رفت