توضیحاتی درمورد کتاب :دراین کتاب به مناظرات مرحوم سلطان الوعظین شیرازی ((ازعلمائ بزرگ شیعه اهل ایران)) و دونفرازبزرگان علمائ اهل سنت کابل افغانستان به نام های((حافظ محمدرشید))و((شیخ عبدالسلام)) درشهرپیشاورپاکستان.درسال 1345قمری درحضوردویست نفرازرجال وبزرگان شیعه واهل سنت دراین جلسه خبرنگاران چهارروزنامه محلی نیزحضور داشتند این جلسه ده شب به طول انجامید که درپایان شش نفرازرجال وخوانین اهل سنت مذهب شیعه رااختیارنمودند. نکته:نبایستی گمان کرد که تحقیق و گفتگوی علمی درباره ی این موضوعات مخالف وحدت است هرگز بلکه این گفتگو ها خود می تواند وحدت آفرین باشد وزمینه رابرای شناخت مذهب حق و گروه رستگاران فراهم نماید.

حالابه یکی ازاین مناظره ها می پردازیم:

حافظ محمدرشید:درکتابهای اخباروادعیه شمامطالب کفرآمیزی وجود داردکه با استفاده ازآن می توان کفرشیعه رااثبات نمود.

سلطان الواعظین شیرازی:خوب است بعضی از آن مطالب رابیان کنید تا ببینیم کجای آن شرک وکفراست.ضمنا فکرمی کنم شما تا بحال درمطالب کتاب های خودتان دقیق نشده اید تا کفریات آن رابنگرید.اگردرصحاح خودتان دقیق می شدید بقدری مطالب نادرست درآن می دیدید که دیگردرمورد کتاب های ماچیزی نمی گفتید.

حافظ محمدرشید:حرفهای خودتان نادرست است!شمابه چه حقی به کتاب های معتبرما اهانت می کنید؟آیانمی دانید که تاکنون هیچ کتابی به عظمت کتاب های صحیح بخاری وصحیح مسلم نیامده است؟ این دوکتاب اساس مذهب اهل سنت پس ازقرآن مجید است که مورد قبول تمام امت می باشد.

سلطان الواعظین شیرازی:واما اینکه فرمودید این دوکتاب مورد قبول تمام امت است حرف باطلی است زیرابیش ازصدمیلیون شیعه که جزءامت می باشند این کتاب ها راقبول ندارند.تصورمی کنم این اجماعی که میگویید مشابه اجماع امت پس ازوفات نبی اکرم برای تعیین خلیفه می باشدآنچه من می گویم با دلیل وبرهان است لذا بعضی ازمطالب مندرج درصحاح تان رامی گویم تا خودتان قضاوت کنید.

حافظ محمدرشید:بفرمایید حضرت آقا!!

سلطان الواعظین شیرازی:درصحیح بخاری حدیثی ازطریق ابوهریره به رسول اکرم نسبت داده شده است که:((درروزقیامت خدابه صورت خاصی ظاهرمی شود که آدمیان می توانند او را ببینند.سپس می فرماید:من پروردگارشماهستم مومنان عرض می کنند:پناه به خدا می بریم که تو خدای ما باشی!!! ماگروهی نیستیم که غیرازخدای یکتا راعبادت کرده باشیم .خدا درجواب آن ها می گوید:آری پس خدا ساق پای خود را برهنه کرده وبه آنان نشان می دهد دراین هنگام مومنین سرخود رابالامی کنند وخدا را به همان شکلی که قبلا دیده بودند می بینند و اقرارمی کنند که توخدای مایی!!!))شما را به خدا آیا این حرف ها برخلاف نص قرآن نیست؟آی اخدا درآیه143 سوره اعراف رویت خود را با صراحت نفی نکرده است؟

سیدعبد الحی:علی کرم الله وجهه فرموده است : ((خداوندی راکه نبینم بندگی نمی کنم)).پس معلوم می شود که خداوند رامی توان دید.

سلطان الواعظین شیرازی:شما فقط بخشی ازاین حدیث را خواندید اگراجازه دهید من تمام آن رامی خوانم تا خودتان مطلب را دریابید.ازامام صادق علیه السلام نقل شده است که: ((یک عالم یهودی به امیرمومنان علیه السلام عرض کرد: آیا تودرهنگام عبادت خدایت را می بینی؟فرمود: ذات باری را به چشم سر نمی بینم بلکه با چشم دل می بینم )). علاوه برتمام این مطالب علمای خودتان ثابت نموده اند که دیدن خدا محال عقلی است و چنین عقیدهای کفراست.آیا باز هم دلیل می خواهید؟

حافظ محمدرشید:خیرکافی است.

سلطان الواعظین شیرازی:ازابوهریره درهمین کتاب های به اصطلاح معتبرشما نقل شده است که: ((درهنگام قبض روح موسی آن حضرت یک سیلی محکم به گوش ملک الموت نواخت به گونه ای که چشم او کور شد !! ازآن زمان به بعد ملک الموت مخفیانه برای قبض روح افراد می آید تا دیگر سیلی نخورد)). ((خنده ی شدید حضار )).البته من از ابوهریره تعجب نمی کنم بلکه از شما در عجبم که پس از دیدن این همه جعلیات باز هم این کتب را صحیح ترین کتاب ها پس از قرآن می دانید!