گذشته ها گذشته
13 مهر 1393 توسط مریم
پیری برای جمعی سخن می راند .
لطیفه ای برای حضار تعریف کرد ،
همه دیوانه وار خندیدند .
بعد از لحظه ای دوباره همان لطیفه را
گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند .
او دوباره لطیفه را تکرار کرد تا اینکه
دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید .
او لبخندی زد و گفت : وقتی که نمی توانید
بارها و بارها به یک لطیفه بخندید ،
پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن
در مورد مسئله ای مشابه ادامه می دهید ؟
گذشته را فراموش کنید و به لحظه های پیش رویتان بنگرید …