عطریاس

عطریاس

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

دلت پاک باشه کافیه!!!

31 شهریور 1393 توسط مریم

خیلی از مردم میگن !!!!

بابا دلت پاک باشد . دل پاک باشد ، کافی است !

جواب به این اشخاص که پاکی دل رو ملاک خوبی و بهشت میدونند اینه :

آنکس که تو را خلق کرده است ، اگر فقط دل پاک کافی بود فقط میگفت :[ آمنوا]

در حالیکه گفته : [آمَُنوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات] یعنی هم دلت پاک باشد ، هم کارت درست باشد .

اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمی شود . پوستش را هم بکاری سبز نمی‌شود . مغز و پوست باید با هم باشد .

هم دل ؛ هم عمل !!

دل پاک + عمل صالح = رضایت الهی


مرحوم آیت الله مجتهدی( ره)

 نظر دهید »

درخواست خالصانه درمسجد سهله

31 شهریور 1393 توسط مریم

ماجرايى واقعى نقل شده است كه: «شخصى روحانى در عصر مرحوم آخوند يا مرحوم سيد محمد كاظم يزدى، از نجف اشرف به مسجد

سهله (كه در صحرا قرار داشت) مى‏رفت تا عبادت كند. او شب را تا به صبح در آن جا ماند. آن شب، مهتابى بود و او در حال عبادت، كه

ناگهان احساس كرد صداى غريبى از نزديكى مسجد به گوش مى‏رسد. كمى كه دقت كرد دريافت كه صداى حيوان درنده‏اى است و پس از

اندكى شيرى را ديد كه به سرعت وارد مسجد سهله شد و از پله‏ها بالا رفت و در مقابل او قرار گرفت. مرد روحانى كه سخت ترسيده بود، با

فرياد به شير گفت: «به حق اميرالمؤمنين برگرد». شير نيز از همان راهى كه آمده بود بازگشت».


«توجه كنيد، شير گرسنه بود و طعمه هم آماده، ولى با يك خواستن خالصانه، شير برگشت. براى رسيدن انسان به چنين مرحله‏اى واقعاً نياز

به كار و تلاش است».

 5 نظر

مقداری هندوانه برای این آقا بفرست

31 شهریور 1393 توسط مریم

شخصى در سامرا نامه بسيار تندى به ميرزاى شيرازى قدس سره نوشت. مرحوم ميرزا نيز به خدمتكارشان فرمودند:


«مقدارى هندوانه تهيه كن و براى اين آقا بفرست. اين بنده خدا گرمى‏اش شده!».


«اين هم يك مصداق از حلم است».

 1 نظر

اگرما جای خدابودیم چنین می کردیم وچنان

31 شهریور 1393 توسط مریم

نقل است خواجه نصير الدين طوسى در مجلسى حضور داشت. در آن مجلس چند تن مى‏گفتند: اگر ما به جاى خدا بوديم چنين مى‏كرديم و چنان.

يكى مى‏گفت: در عرض يك هفته همه مريض‏ها را شفا مى‏دادم و ديگرى مى‏گفت: من در طول يك هفته همه فقرا را از تنگدستى مى‏رهانيدم. به

هر حال هر كسى چيزى مى‏گفت.


در آن ميان خواجه نصير الدين طوسى سخنى حكيمانه بر زبان راند كه اگر خدا براى يك هفته كل امور گيتى را به من واگذارد هرگز كارى

را نمى‏كردم كه شما مى‏كرديد، چون خدا حكيم است و امور كون و مكان را بر اساس حكمت خود سامان داده و جريان مى‏بخشد.


«مشكل‏ترين مشكل ما حكيم نبودن ماست. خدا حكيم است، معصومين عليهم السلام حكيم‏اند، اما ما اين‏گونه نيستيم ولى مى‏توانيم تا حدى در آن

 

مسير قرار گيريم كه اين نيز همت، تلاش، پرورش روح و تهذيب نفس مى‏خواهد».

 نظر دهید »

اراده قوی یک روحانی در ترک عادات ناپسند

31 شهریور 1393 توسط مریم

نقل مى‏كنند مرحوم آقاى حجت كوه كمرى قدس سره به قدرى به سيگار وابستگى داشت كه گاه روى منبر يا حين تدريس مجبور مى‏شد سيگار

بكشد و سپس تدريس خود را ادامه دهد.

 

اين مرجع بزرگ در اواخر عمر گرفتار بيمارى ريوى شد. يكى از پزشكان به ايشان گفت: «سيگار كشيدن براى سلامت شما زيان دارد».


ايشان فرمودند: من شما را موثق و اهل خبره مى‏دانم. آيا سيگار براى سلامتى‏ام زيان بسيار دارد يا كم؟


پزشك گفت: زيانِ بسيار دارد.


نقل مى‏كنند ايشان در آن حال سيگارى كه در دست داشت كنار گذاشت و تا آخر عمر سيگار نكشيد. با اين‏كه اين تصميم و اجراى آن، كارى

فوق العاده دشوار است، ولى زيانى از اين جهت به ايشان وارد نشد.


«غالباً چنين اراده‏هايى نادر است. از اين رو بهتر است چنين اقداماتى به آهستگى و اندك اندك صورت پذيرد تا زيانى متوجه انسان

نشود»..

 نظر دهید »

ارزش حیا بیشتر از رزقی است که ازدست میدهیم

31 شهریور 1393 توسط مریم

يكى از نزديكان آيت اللَّه العظمى ميرزا مهدى شيرازى قدس سره كه پيرمرد بسيار با تقوايى بود نقل مى‏كرد:


«روزى در حرم امير مؤمنان عليه السلام مشغول زيارت بودم. آن روز حرم خلوت بود. در حين زيارت مردى هندى آمد و در حرم پنج

دينارى پخش كرد. كه يكى از آنها روى شانه من افتاد. خواستم آن را با عجله بردارم، ولى يك لحظه با خود فكر كردم آيا در محضر حضرت

اين عمل كار درستى است يا نه، كه ناگهان شخصى از پشت سرم آن را از روى شانه من برداشت!»


«گاهى حيا مانع رزق و روزى است، اما با اين حال ارزش حيا بيشتر از چيزى است كه از دست مى‏دهيم»

 2 نظر

کراماتی که میرزای قمی ازراه نگه داشتن زبان به دست آورده بود

31 شهریور 1393 توسط مریم


مرحوم شيخ محمود عراقى كه از شاگردان مبرز شيخ انصارىبوده است. در قسمت پايانى كتاب دارالسلام قصه هايى را با ذكر سند در

احوال فقها و علما آورده است كه سند بعضى از آنها شيخ انصارى و ملا احمد نراقى است. يكى از اين ماجراها مربوط به ميرزاى قمى

است كه شيخ انصارى عصر او را درك كرده است؛ چرا كه شيخ انصارى متولد 1214 قمرى است و ميرزاى قمى 1231 چشم از جهان

فرو بست؛ به عبارت ديگر وقتى ميرزاى قمى رحلت كرد، شيخ جوانى هفده ساله بود.


شيخ محمود عراقى در كتاب دارالسلام آورده است كه شخصى از راه درياى عمان عازم حج بود. در بين راه هميان پول خود را درآورده


و محاسبه مى‏كرد كه چه مقدر از پول‏هايش خرج شده و چه مقدار مانده است. در همين حال متوجه مى‏شود كه شخصى از طبقه بالاى كشتى


او را مى‏پايد. چند لحظه بعد همان شخص از بالاى كشتى شروع به داد و فرياد كرد كه هميان پول مرا دزديدند، پليس كشتى آمد و پرس و

جو را آغاز كرد. او نشانى و مشخصات هميان اين زائر بيت اللَّه الحرام را به آنها داد، كه رنگش چنين است و اين مقدار پول داخل آن

است. آن زائر ديد دقيقاً مشخصات هميان او را مى‏دهد و مى‏خواهد از اين طريق پول‏هايش را به چنگ آورد. با خود گفت: خدايا، چه كار كنم؟

الآن است كه مرا به جرم دزدى دستگير كنند و پول‏هايم را نيز از دست بدهم و چه بسا به مجازات برسم. اين بود كه گفت: يا اميرمؤمنان،

اين پول‏هاى من نزد شما امانت باشد، و پول‏ها را به دريا انداخت.


مأمورها همه را گشتند تا نوبت به او رسيد. او را نيز بازرسى كردند، اما چيزى پيدا نكردند. از اين رو شخصى را كه در طبقه فوقانى

كشتى بود به جرم اين‏كه تهمت زده است به مجازات رساندند. اما مجازات او هيچ فايده‏اى به حال اين زائر بى‏نوا نداشت؛ زيرا پول‏هايش را

از دست داده بود. با هزار بدبختى به حج رفت و در راه بازگشت، به نجف اشرف و حرم اميرمؤمنان عليه السلام رفت و عرض كرد: يا

امير مؤمنان، ما به شما اعتقاد داريم. من هميان خود را به رسم امانت به شما سپردم و اكنون هم آن را از شما مى‏خواهم.


شب حضرت امير مؤمنان على عليه السلام را در عالم رؤيا ديد كه به او فرمودند: به قم برو و امانت خود را از ميرزاى قمى بگير. از

خواب بيدار شد. ميرزاى قمى را نمى‏شناخت، اما به طرف قم حركت كرد. به قم كه رسيد، از مردم پرس و جو كرد كه ميرزاى قمى كيست

و خانه‏اش كجاست؟ گفتند: مرجع تقليد است و خانه‏اش در فلان محله قرار دارد. خدمت ميرزا رسيد و ماجرا را برايش نقل كرد. ميرزاى

قمى نيز همان هميان را از زير عبايش در آورد و به او داد. وقتى آن را باز كرد، ديد پول‏ها دست نخورده است.


«ميرزاى قمى نيز مثل ديگران، انسان معمولى بود، اما با زحمت و پشتكار به اين مقام رسيده بود. گفته‏اند بسيارى از كراماتى كه به دست

آورده بود، از راه سكوت و نگه داشتن زبان بوده است»..

 نظر دهید »

آخر وعاقبت دل مومن را به درد آوردن وبی توجهی به نهی ازمنکر

31 شهریور 1393 توسط مریم

جناب استاد می فرماید: روزی شیخ با عده ای از شاگردانشان به باغ دولت آباد در نزدیکی حرم حضرت عبدالعظیم(ع) رفته بودند در نزدیکی آنجا عده ای جوان مشغول لهو و لعب و تنبک زدن و

رقصیدن بودند ایشان از باب امر به معروف و نهی از منکر پیغام دادند که چون این کار منکر است لذا آن را ترک کنید و ساکت باشید ولی آنها گوش ندادند در میان آنها شخص تنبک زنی بود که

مجلس را گرم می کرد و بقیه افراد مشغول لهو ولعب بودند، مرحوم شیخ جوان تنبک زن را نفرین کرد که خدایا همان طور که او دل ما را به درد آورد دلش را به درد بیاور. فردای آن روز وقتی

ایشان به درس رفتند شخصی آمد و گفت: آقا پسری که شما نفرینش کردید از دیشب تاکنون به دل دردی شدید مبتلا شده به حدی که دکترها نمی توانند درد او را ساکت نمایند، و همچنان آه و ناله

می کند و ظاهراً به خاطر این است که شما را ناراحت کرده است، لذا استدعا داریم که شما از او راضی شوید. مرحوم شیخ هم فرمودند: ما او را بخشیدیم و با این جمله بلافاصله آن جوان خوب

شد.

نقل از آیت الله مجتهدی تهرانی

 نظر دهید »

آدم به هنگام گرفتاری به سراغ همه می رود مگر خدا

31 شهریور 1393 توسط مریم

مرحوم شيخ عبدالزهرا كعبى - رحمه اللَّه - شبى در مورد كلمه لااله الااللَّه سخن مى‏گفت. مى‏فرمود: «آدم با زبان مى‏گويد لااله الا اللَّه، اما به

هنگام گرفتارى، به سراغ همه مى‏رود مگر خدا. آدم مقروض وقتى مى‏خواهد قرضش را ادا كند، از همه كمك مى‏خواهد مگر خداى متعال. چنين

كسى مؤمن است و به خداى متعال ايمان دارد، اما هنگامى كه به او مى‏گويند: آيا درِ خانه خدا هم رفتى يا نه، مى‏گويد: يادم نبود. چرا به ياد خدا

نبوده است؟ از ياد بردن خدا نه تنها بهانه و حجت مناسبى نيست بلكه، دست كم شخص را سزاوار عتاب می ى‏سازد.

 نظر دهید »

دلم برایت تنگه

31 شهریور 1393 توسط مریم

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 28
  • 29
  • 30
  • ...
  • 31
  • ...
  • 32
  • 33
  • 34
  • ...
  • 35
  • ...
  • 36
  • 37
  • 38
  • ...
  • 50

عطریاس

سلام دوستان من تقریبا یه نویسنده ام ومیخوام تووبم مطالبی روبذارم که حس میکنم یه خورده نوون البته ازدیدگاه چشم هارابایدشست جوردیگربایددید.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حضرت فاطمه(س)درکلام
    • فاطمه فاطمه است
    • فاطمه(س)درنگاه ملکوتیان
    • فاطمه(درکلام صادقین)
    • زهرا(س )درنگاه پدر
    • الگوی
    • چرازهرا(س)ام ابیهاشد
    • تجلی کوثردرآیینه شیعه
    • فاطمه(س)درقرآن
    • ازفاطمه تافاطیمای پرتقال
    • فاطمه(س)انگیزه خدابرای خلقت
    • گشودن قفل بسته با یا فاطمه
    • افضل اعمال
    • دانلود کتاب ونرم افزارفاطمی
    • مظلومیتی به امتدادتاریخ
    • ورود فاطمه(س)به محشر
    • رجعت فاطمه(س)
    • برانگیختن فاطمه(س)
  • سخنان بزرگان
    • تنهافضیلت
    • آیت الله بهجت
    • آیت الله شاه آبادی
    • آیت الله مجتهدی
  • مبعث
  • عجیب ولی خواندنی
  • اخبارروز
  • معرفی کتاب(یارمهربان)
  • انتظار
  • مناسبت ها
  • حجاب
  • شعرناب
  • دلنوشته
  • جهادفرهنگی ،سنگرمجازی
  • داستان دفاع مقدس
  • فیلم نامه
  • عاشوراوماندگاری تشیع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
وصیت شهدا
Susa Web Tools

حدیث

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس