عطریاس

عطریاس

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اصلاح وافساد

30 تیر 1394 توسط مریم

آقای قرائتی  می فرمودند: شخصی ریش نداشت وقتی دعای ماه رجب می خواند ریش بغل دستی را می گرفت و می گفت: (حرم شیبتی علی النّارِ ) الان خارجیها هم ریش می گذارند چون علتش را فهمیده اند و می گویند خداوند داخل این ریش را یک سوراخی قرار داده، که به زیر پوست راه دارد و پوست از طریق این سوراخ نفس می کشد، وقتی ریش تراشیده شود این سوراخ ها بسته می شوند صورتشان چین و چروک می خورد و بدقیافه می شوند، اگر کسی ریشش را از بیخ و بُن تراشید نگوید رفتم اصلاح کردم بلکه بگوید رفتم افساد کردم.

 1 نظر

لزوم احترام به ائمه

30 تیر 1394 توسط مریم

حضرت استاد می فرمایند: یکی از رمزهای موفقیت من این است که اساتید خود را دعا کنیم، شما هم اساتید خود را دعا کنید حتی استاد صرف ونحو خود را، و در نزد استادی درس بخوانید که اهل تقوا باشد و اگر بعدها هم منبری شدید، سعی کنید نام اهل بیت(ع) را با عظمت ببرید زیرا آن بزرگواران در اصل اساتید ما  هستند و همه علوم به آنها ختم می شود لذا با احترام نام ببرید مثلاً بگویید امیرمؤمنان علی ابن ابیطالب(ع) یا فاطمه زهرا(س) ولی بعضی ها هستند، خصوصاً از اهل منبر، می گویند علی به فاطمه گفت، این گونه منبرها نور ندارد، و من از این اشخاص بدم می آید، چرا که اگر همان خطیب که به مولای متقیان علی(ع) می گوید علی، اگر او را به هنگام صدا زدن، اسم کوچک را بگویی، ناراحت می شود.

 نظر دهید »

اهل عمل نبودن گوینده

30 تیر 1394 توسط مریم

حضرت آیت الله مجتهدی می فرمایند: به دو علت موعظه و پند و اندرز، درمردم تأثیر نمی کند، یکی اینکه طرف مقابل زمینه پذیرش سخنان خوب را ندارد مثال یزیدها و معاویه ها، اگر چه بزرگوارانی مثل امام حسین و یا امیرمؤمنان(ع) موعظه کنند اثر نمی کند، و دوم اینکه گویندۀ موعظه، خود اهل عمل نیست هنوز نتوانسته است خود را بسازد و گناهان را ترک کند و تقوای الهی را رعایت نماید لذا طرف مقابل وقتی که از او احکام حلال و حرام را می شنود، و عملاً می بینید که خود خطیب مبتلا به افعال حرام است مثل غیبت کردن و دیگر رذائل اخلاقی، کلام خطیب در او تاثیری نخواهد داشت.

 نظر دهید »

شکرخدا به خاطر طلبه شدن

29 تیر 1394 توسط مریم


حضرت آیت الله مجتهدی فرمودند: روزی در خیابان می رفتم دیدم یک نفر از طرف بالا به من سلام می کند سرم را بلند کردم دیدم یک شوفر تریلی است که در جوانی هر دو طلبه بودیم و او هم مباحثه من چقدر ما باید خدا را شکر کنیم که طلبه شده ایم و در راه دیگر نرفتیم، اگر خدا را شکر نکنی، سلب توفیق از تو می شود، شکر خدا هم به اینست که از همه چیز به جا استفاده کنی و این نعمتهایی که خدا به تو داده قدردانی کنی و از آنها استفاده خوب کنی.

 5 نظر

تحمل سختی ها

29 تیر 1394 توسط مریم


حضرت آیت الله مجتهدی می فرمایند: یادم می آید که هجده ساله بودم و شب عید بود، و من در مدرسه فیضیه قم تحصیل می کردم و چون ایام تعطیلات بود لذا تمام رفقا به شهرستانهای خود رفته بودند ،چون تنها بودم، تخم مرغی درست کرده و شروع به خوردن کردم. در همین حال به فکر افتادم که الان خانه ما پلو می خورند. خودم را موعظه کردم و گفتم عیب ندارد همین را بخور، دَرسَت را بخوان، مسجد و حرم برو، نماز شب بخوان، همین امور بهتر است، زیرا تحمل سختی ها انسان را به مقصد می رساند.

 نظر دهید »

ریاست

29 تیر 1394 توسط مریم


حضرت آیت الله مجتهدی می فرمایند: اگر بخواهم ریاستی داشته باشم می توانم، لذا برای من فرق نمی کند، مثلاً فقه و اصول بگویم یا اینکه این بچه های طلبه بیایند، از آنها سؤال کنم که فعل وفاعل و جار و مجرور را مشخص کنند. من می توانم در این حوزه علمیه از اساتید و مجتهدین تقاضا کنم و یا دعوت نمایم و بدین وسیله درس خارج راه بیندازم و اینجا شلوغ کنم و ریاست کنم، شما هم ببینید کجا می شود بهتر خدمت کرد، حالا اگر اسم و رسمی هم نداشت، اشکالی ندارد، مهم این است که خدمت کنیم به طوری که خدا واهل بیت پیامبر(ع) آن را بپذیرند.

 نظر دهید »

اشک علما برمصیبت امام حسین ع

07 آبان 1393 توسط مریم

آیت الله العظمی سید احمد خوانساری(رحمه الله) در موقع ارتحال فرمودند: از دنیا می روم در حالی که دستم خالی است، ولی به یک چیز

امید دارم و آن گریه بر امام حسین(ع) است، وقتی که ایشان گریه می کردند اشکشان بر صورتشان جاری می شد. آیت الله العظمی

بروجردی و آیت الله العظمی گلپایگانی علیهما الرحمه هم همین طور بودند. آیت الله خمینی(رحمه الله) وقتی گریه می کردند شانه هایشان بالا

و پایین می رفت و این صحنه را زیاد در تلویزیون دیده اید و حتی از طرف دوستانشان به آقای خمینی تذکر داده بودند که این صحنه در

شبکه سراسری پخش می شود و حتی خارجی ها هم آن را می بینند و ممکن است سوتعبیر کنند ولی ایشان نپذیرفتند و همچنان بر مصیبت

امام حسین(ع) حتی در حضور دیگران گریه می کردند در قدیم هم بکّائین زیاد بودند مثل آیت الله میرزا جوادآقا ملکی تبریزی، میرزا

ابوالقاسم عطار و میرزا اسماعیل ارباب رحمه الله علیهم.

 1 نظر

اثرتربت امام حسین

05 آبان 1393 توسط مریم

حضرت آیت الله مجتهدی می فرمایند: در زمان طاغوت، بر اثر تیرگی روابط ایران وعراق، زیارت ائمه اطهار(ع) ممنوع بود و هر دو

کشور نمی گذاشتند کسی به زیارت ائمه حتی امام حسین(ع) برود ولی ما با استفاده کردن از گذرنامه شخص دیگری، توانستیم یک سفر به

طور قاچاق به کربلا برویم و آیت الله سیبویه(رحمه الله) عموی آقا سیبویه واعظ، به دیدن ما آمدند و یک تربت به من دادند و فرمودند: تا

زمانی که این تربت با شما است دچار بلا و یا گرفتار مامورین نخواهید شد ،لذا بعد از این جریان به حج هم رفتیم و برگشتیم و همان طور که

گفته بود هیچ واقعه ای برایمان پیش نیامد.

منبع:وارثون

 1 نظر

اثرات مخرب رفیق بد

31 شهریور 1393 توسط مریم

حضرت آیت الله مجتهدی می فرمایند: استاد ما حضرت آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان(رحمه الله) می فرمودند: دو کیلو قند و یک کیلو

زعفران را شب بگذار کنار پیت نفت، صبح که شد دیگر نمی شود از آنها استفاده کرد. رفیق بد هم همین طور، برای انسان ضرر دارد پنبه

را بگذار کنار آتش بگو نسوز، مگر می شود؟

منبع:وارثون

 2 نظر

فرارازریاست سیره ی علما

31 شهریور 1393 توسط مریم

وقتی مرجعیت مطلق شیعه به شیخ انصاری(رحمه الله) رسید و مردم برای درخواست رساله و قبول مرجعیت نزد شیخ رفتند ایشان فرمودند:

من، هم مباحثی داشتم، به نام سعیدالعلماء مازندرانی(رحمه الله) که در بحث از من قوی تر بود الان در مازندران زندگی می کند، سراغ او

بروید. وقتی عدّه ای نزد سعیدالعلماء(رحمه الله) رفتند ایشان فرمودند: من مدتی است که به اینجا آمده ام و از بحث و درس دور بوده ام. ولی

شیخ در این مدت مشغول به درس و بحث بوده، لذا سراغ شیخ بروید. اینها این طور از ریاست فرار می کردند.

منبع:وارثون

 نظر دهید »

تواضع علما

31 شهریور 1393 توسط مریم

آیت الله شیخ محمد رضا تنکابنی(رحمه الله) از متواضع ترین مردم زمان خود بود به حدی که اگر حمالی از دنیا می رفت ، ایشان در تشییع

جنازه اش شرکت می کردند. حضرت آیت الله مجتهدی می فرمایند: یک بار شخص کاسبی که شغلش کشک ساب بود از زیارت کربلا آمده

بود وقتی من به دیدنش رفتم او گفت: قبل از شما آیت الله شیخ محمدرضا تنکابنی اینجا بودند

منبع وارثون.

 نظر دهید »

تندی امیر المومنین بانکیر ومنکر به خاطر طلبه ها

31 شهریور 1393 توسط مریم

اهل بیت(ع) نیز طلبه ها را دوست دارند حضرت آیت الله مجتهدی می فرمایند: نزد آیت الله صدوقی علیه الرحمه کتاب مطّول می خواندم

ایشان فرمودند: که طلبه ای فوت کرد بعد از مرگ، او را در عالم خواب دیدند و پرسیدند چه خبر از آن عالم؟ طلبه گفت: وقتی مرا دفن

کردید نکیر و منکر برای سوال و جواب آمدند ناگهان حضرت امیرالمؤمنان علی(ع) وارد شدند و با تندی به آن دو فرمودند: بروید مگر

نگفتم متعّرض طلاب نشوید

منبع:وارثون.

 نظر دهید »

سرکوبی نفس اماره

31 شهریور 1393 توسط مریم

علماء اسلام به فکر سرکوب کردن نفس اماره هستند، و برای مقابله با آن همیشه در سعی و تلاش می باشند، نقل می کنند که وقتی مرحوم

حجه الاسلام شفتی طلبه بودند، برای اینکه با نفس و هوا و هوس خود مبارزه کرده باشد، زنی را صیغه می کند و به او می گوید من با تو

کاری ندارم و به تو نزدیک نخواهم شد ولی با این وجود مبلغ درخواستی تو را خواهم داد، آن زن ، شب تا صبح در اتاق و حجره آن مرحوم

می ماند در حالی که ایشان در طرف دیگر اتاق نشسته و مشغول مطالعه بودند و سرشان را از روی کتاب هم بلند نکردند.

منبع:وارثون.

 نظر دهید »

ایذاءمومن حرام است امام نه هراذیتی

31 شهریور 1393 توسط مریم

ایت الله العظمی گلپایگانی(رحمه الله) می فرمودند: اذیت مؤمن حرام است اما نه هر اذیتی مثلاً شخصی متکبر است می گوید اگر مرا بالای

مجلس ننشانید من ناراحت می شوم، اذیت کردن این آقا یعنی حرف او را گوش نکردن اشکالی ندارد.

 نظر دهید »

من آیت الله هستم شما به من توهین کردید

31 شهریور 1393 توسط مریم

یکی از خطبای تهران(جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا مُدَفِّق) فرمودند: روزی نزد آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی(رحمه الله) که

استاد اخلاق بودند، بالای منبر از ایشان به آیت الله تعبیر کردم، بعد از منبر ایشان ناراحت شدند و فرمودند: من محمد جوادم، روزی در

مسجدی دیگری منبر رفتم از پیش نماز تعبیر به حجت الاسلام کردم ناراحت شد و بعد از منبر به من گفت: من آیت الله هستم، شما به من

اهانت کردید

 1 نظر

حلالیت طلبیدن از سوءظن

31 شهریور 1393 توسط مریم

حاج حسین آقا خندق آبادی علیه الرّحمه می فرمودند: روزی در مجلسی منبر بودم شخصی که در نزدیکی های من نشسته بود ناگهان چشمش

به خانمی که در بالای بام منزلش در حال پهن کردن لباس بود می افتد، وقتی که مرا نگاه کرد دید که من هم به همان نقطه نگاه می کنم، بعد

از اتمام مجلس ، آن شخص روی منبر نشسته و متوجه شد که از روی منبر، اصلاً پشت بام معلوم نیست، لذا آمد و از من حلالیت طلبید. من

هم گفتم حلال کردم به شرط اینکه دیگر به کسی سوءظن نبری.

 نظر دهید »

آخرت طلااست ودنیاسفال است

31 شهریور 1393 توسط مریم

مرحوم نراقی(رحمه الله) در معراج السّعاده می فرمایند: اگر دنیا طلا بود و آخرت سُفال، انسان عاقل نمی آمد، طلای فانی را بگیرد و سفال باقی را رها کند، چه رسد به اینکه قصّه برعکس است، یعنی آخرت طلا و دنیا سفال است.

 نظر دهید »

حالا ببین نتیجه توسل چیست؟؟؟

31 شهریور 1393 توسط مریم

حضرت آیه الله مجتهدی می فرمایند: حالا نتیجه توسّل را ببین که چیست؟ سال 1363 قمری در مسجد بالا سر امام رضا(ع) طلبه بودم و

حجره داشتم. پولم تمام شد و به حرم رفته و به حضرت عرض کردم آقا جان ، من مهمان شما هستم پولم تمام شده، خجالت می کشم به کسی

بگویم وقتی به حجره برگشتم دیدم پدرم که، با طلبه شدن من موافق نبود، پنجاه تومان برایم پست کرده است و با پنجاه تومان آن زمان، می

توانستی یک ماه و نیم در مشهد بمانی.


وقتی می خواستم طلبه شوم غصه می خوردم که مرا سربازی نبرند توسلی پیدا کردم وقتی اسم مشمولین آن سال را اعلام کردند و اسم من

نیز می بایست با آنها می بود با کمال تعجب دیدم اسم من اعلام نشده است لذا به ثبت احوال مراجعه نکردم، از ترس اینکه شاید اشتباه شده

باشد و اسمم را دوباره بنویسند. بعدها از شخصی که در ثبت احوال بود جریان را سوال کردم گفت: یک اتاق در ثبت احوال آتش گرفت، حتماً

مدارک شما در آن اتاق بوده است.

 1 نظر

حرف شنوی امام زمان ازمادرش

31 شهریور 1393 توسط مریم

آیت الله سیبویه عموی آقای سیبویه واعظ، که در کربلا ساکن بودند و صاحب رساله بودند. ایشان از اولیاء بودند روزی به من فرمودند: در

زمان ما، توسل به حضرت نرجس خاتون(س) کارها را زودتر راه می اندازد چرا که وقتی مادر به فرزند حرفی بزند فرزند مجبور است به

حرف مادر گوش بدهد.

 1 نظر

دلت پاک باشه کافیه!!!

31 شهریور 1393 توسط مریم

خیلی از مردم میگن !!!!

بابا دلت پاک باشد . دل پاک باشد ، کافی است !

جواب به این اشخاص که پاکی دل رو ملاک خوبی و بهشت میدونند اینه :

آنکس که تو را خلق کرده است ، اگر فقط دل پاک کافی بود فقط میگفت :[ آمنوا]

در حالیکه گفته : [آمَُنوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات] یعنی هم دلت پاک باشد ، هم کارت درست باشد .

اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمی شود . پوستش را هم بکاری سبز نمی‌شود . مغز و پوست باید با هم باشد .

هم دل ؛ هم عمل !!

دل پاک + عمل صالح = رضایت الهی


مرحوم آیت الله مجتهدی( ره)

 نظر دهید »

آخر وعاقبت دل مومن را به درد آوردن وبی توجهی به نهی ازمنکر

31 شهریور 1393 توسط مریم

جناب استاد می فرماید: روزی شیخ با عده ای از شاگردانشان به باغ دولت آباد در نزدیکی حرم حضرت عبدالعظیم(ع) رفته بودند در نزدیکی آنجا عده ای جوان مشغول لهو و لعب و تنبک زدن و

رقصیدن بودند ایشان از باب امر به معروف و نهی از منکر پیغام دادند که چون این کار منکر است لذا آن را ترک کنید و ساکت باشید ولی آنها گوش ندادند در میان آنها شخص تنبک زنی بود که

مجلس را گرم می کرد و بقیه افراد مشغول لهو ولعب بودند، مرحوم شیخ جوان تنبک زن را نفرین کرد که خدایا همان طور که او دل ما را به درد آورد دلش را به درد بیاور. فردای آن روز وقتی

ایشان به درس رفتند شخصی آمد و گفت: آقا پسری که شما نفرینش کردید از دیشب تاکنون به دل دردی شدید مبتلا شده به حدی که دکترها نمی توانند درد او را ساکت نمایند، و همچنان آه و ناله

می کند و ظاهراً به خاطر این است که شما را ناراحت کرده است، لذا استدعا داریم که شما از او راضی شوید. مرحوم شیخ هم فرمودند: ما او را بخشیدیم و با این جمله بلافاصله آن جوان خوب

شد.

نقل از آیت الله مجتهدی تهرانی

 نظر دهید »

آخر وعاقبت دل مومن را به درد آوردن وبی توجهی به نهی ازمنکر

31 شهریور 1393 توسط مریم

جناب استاد می فرماید: روزی شیخ با عده ای از شاگردانشان به باغ دولت آباد در نزدیکی حرم حضرت عبدالعظیم(ع) رفته بودند در نزدیکی آنجا عده ای جوان مشغول لهو و لعب و تنبک زدن و

رقصیدن بودند ایشان از باب امر به معروف و نهی از منکر پیغام دادند که چون این کار منکر است لذا آن را ترک کنید و ساکت باشید ولی آنها گوش ندادند در میان آنها شخص تنبک زنی بود که

مجلس را گرم می کرد و بقیه افراد مشغول لهو ولعب بودند، مرحوم شیخ جوان تنبک زن را نفرین کرد که خدایا همان طور که او دل ما را به درد آورد دلش را به درد بیاور. فردای آن روز وقتی

ایشان به درس رفتند شخصی آمد و گفت: آقا پسری که شما نفرینش کردید از دیشب تاکنون به دل دردی شدید مبتلا شده به حدی که دکترها نمی توانند درد او را ساکت نمایند، و همچنان آه و ناله

می کند و ظاهراً به خاطر این است که شما را ناراحت کرده است، لذا استدعا داریم که شما از او راضی شوید. مرحوم شیخ هم فرمودند: ما او را بخشیدیم و با این جمله بلافاصله آن جوان خوب

شد.

نقل از آیت الله مجتهدی تهرانی

 1 نظر

خدانکندکه مادردنیاغوطه ورشویم

18 مرداد 1393 توسط مریم

 2 نظر

لقمه حلال واستجابت دعا

18 مرداد 1393 توسط مریم

 نظر دهید »

اگر گوینده گفتاراهل عمل نباشدموعظه وپنداواثرنمی کند

18 مرداد 1393 توسط مریم

حضرت آیت الله مجتهدی می فرمایند: به دو علت موعظه و پند و اندرز، درمردم تأثیر نمی کند، یکی اینکه طرف مقابل زمینه پذیرش سخنان خوب را ندارد مثال یزیدها و معاویه ها، اگر چه

بزرگوارانی مثل امام حسین و یا امیرمؤمنان(ع) موعظه کنند اثر نمی کند، و دوم اینکه گویندۀ موعظه، خود اهل عمل نیست هنوز نتوانسته است خود را بسازد و گناهان را ترک کند و تقوای الهی

را رعایت نماید لذا طرف مقابل وقتی که از او احکام حلال و حرام را می شنود، و عملاً می بینید که خود خطیب مبتلا به افعال حرام است مثل غیبت کردن و دیگر رذائل اخلاقی، کلام خطیب در

او تاثیری نخواهد داشت.

 نظر دهید »

دراین حوزه علمیه مریض سرطانی هم آورده اندوازاهل بیت شفا گرفته است.

09 مرداد 1393 توسط مریم

حضرت آیت الله مجتهدی فرمودند: در یکی از شبهای احیا مادری پیغام فرستاد، که فرزندم بچه چند ماهه ای است، که در چشمش خوکار رفته، و پرده چشمش پاره شده است و قرار است که فردا صبح او را عمل کنند.
مادر به دکترها گفته بود اجازه بدهید قبل از عمل، امشب بچه را  به منزل ببرم و فردا او را برمی گردانم دکترها بر اثر اصرار مادر قبول کردند، و شب مادرش او را به حوزه علمیه ما آورده، و به ما گفتند دعا کنید، آن شب هم، شب احیا بود، ما هم دعا کردیم و مردم آمین گفتند، فردا که بچه را به بیمارستان بردند دکترها بعد ازمعاینه مجدد، تعجب کردند و به مادر بچه گفته بودند که او به طور معجزه آسایی، پرده چشمش خوب شده است، حتی در این حوزه علمیه مریض سرطانی هم آورده اند و از اهل بیت(ع) شفا گرفته اند. خداوند متعال می فرماید (ادعونی اَستجِب لَکُم) دعا کنید تا من مستجاب کنم، حالا اگر دعای بعضی، مستجاب نمی شود عللی دارد که یکی از آنها اینست که خداوند آن بنده را دوست دارد، و می خواهد صدای گریه و زاریش را بشنود
.

آیت الله مجتهدی

 1 نظر

گریه یک مرجع به خاطر تعریف ازخارجی ها!!!

17 تیر 1393 توسط مریم

شیخ مرتضی زاهد(رحمه الله) در اواخر عمر، چشمانشان ضعیف شده بود، روزی منزل شخصی مهمان بودند، فرمودند: هوا گرم است یک

بادبزن بیاورید، صاحب خانه پنکه ای آورد و روی صندلی گذاشت و روشن کرد. و چون هوا خنک شد شیخ به آن شخص گفتند: احسنت، این

خارجیها چه چیزهای خوبی  درست می کنند، چه خدمتهایی می کنند. آن شخص می گوید: از اتاق بیرون رفتم، وقتی برگشتم دیدم شیخ زار

زار گریه می کند، علت را پرسیدم، شیخ فرمود: از خارجی ها و مشرک ها تعریف کردم، نمی دانم این کار من درست بود یا نه.

نقل ازآیت الله مجتهدی تهرانی

 6 نظر

چرازن نمی تواند مرجع تقلید بشود؟؟چرا؟؟؟

17 تیر 1393 توسط مریم

از علامه مجلسی(رحمه الله) پرسیدند چرا زن نمی تواند مرجع تقلید بشود؟ علامه فرمودند: به خاطر اینکه این مسأله را بفهمید، بروید به

همسر من بگویید علامه یک زنی را زیر سر دارد، وقتی این حرف را به همسر علامه گفتند با وجود اینکه ایشان مجتهد بودند از شدت

ناراحتی تمام کتابهای خطی علامه را در درون رودخانه ریخت، وقتی که علامه متوجه شدند، ضمن اظهار تأسف فرمودند به همین دلیل…

نقل ازآیت الله مجتهدی تهرانی

 نظر دهید »

امام زمان(عج):هرکس بااین دوبیت به عمویم عباس(ع)توسل جویدحتما حاجتش برآورده خواهدشد

23 خرداد 1393 توسط مریم

جناب آقای مصطفی حسنی تعریف كردند:

روزی همراه بعضی از دوستان جهت زیارت آقای مجتهدی به قزوین رفتیم،

محل سكونت ایشان منزل آقای حاج فتحعلی بود.

بعد از اینكه لحظاتی را در خدمتشان سپری كردیم، خطاب به جناب حاج فتحعلی فرمودند:

كاغذ و قلمی تهیه كنید تا یك دو بیتی درباره حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) بگویم

حاج علی آقا یك برگ كاغذ و قلمی به ایشان دادند.

پشت كاغذ مقدار اندكی خط خوردگی داشت، هنگامی كه آقا آنرا گرفته و

مشاهده نمودند فرمودند:

اسم حضرت را بر روی كاغذ قلم خورده نمی‌نویسند.

این بیان و اظهار ایشان نشانگر نهایت ادب و احترام نسبت

به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) بود.

به هر حال حاج علی آقا فوراً كاغذی كاملاً تمیز مهیا نمودند، آنگاه آقای مجتهدی گفتند:

حضرت ولی عصر (ارواحنافداه) می‌فرمایند: هر كس با این دو بیت شعر متوسل
به عمویم قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس (علیه‌السلام) بشود
حتما حاجتش برآورده خواهد شد…

و سپس شروع به خواندن بیت اول كردند و در فاصله بین بیت اول و دوم

حدود نیم ساعت با شدت تمام می‌گریستند، آنگاه بیت دوم را خواندند

و باز حدود نیم ساعت شدیداً گریه كردند، آنگاه دو بیتی

را روی كاغذ نوشتیم كه عبارت بود از:

یادم زوفای اشجع الناس آید

وزچشم ترم سوده الماس آید

آید به جهان اگر حسین دگری

هیهات برادری چو عباس آید…

نوشته شده از کتاب ذکر های شگفت عارفان ۱

تحت نظر حجت الاسلام والمسلمین شیخ ابراهیم کاظمی خوانساری انتشارات عطر یاس

 5 نظر

عطریاس

سلام دوستان من تقریبا یه نویسنده ام ومیخوام تووبم مطالبی روبذارم که حس میکنم یه خورده نوون البته ازدیدگاه چشم هارابایدشست جوردیگربایددید.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حضرت فاطمه(س)درکلام
    • فاطمه فاطمه است
    • فاطمه(س)درنگاه ملکوتیان
    • فاطمه(درکلام صادقین)
    • زهرا(س )درنگاه پدر
    • الگوی
    • چرازهرا(س)ام ابیهاشد
    • تجلی کوثردرآیینه شیعه
    • فاطمه(س)درقرآن
    • ازفاطمه تافاطیمای پرتقال
    • فاطمه(س)انگیزه خدابرای خلقت
    • گشودن قفل بسته با یا فاطمه
    • افضل اعمال
    • دانلود کتاب ونرم افزارفاطمی
    • مظلومیتی به امتدادتاریخ
    • ورود فاطمه(س)به محشر
    • رجعت فاطمه(س)
    • برانگیختن فاطمه(س)
  • سخنان بزرگان
    • تنهافضیلت
    • آیت الله بهجت
    • آیت الله شاه آبادی
    • آیت الله مجتهدی
  • مبعث
  • عجیب ولی خواندنی
  • اخبارروز
  • معرفی کتاب(یارمهربان)
  • انتظار
  • مناسبت ها
  • حجاب
  • شعرناب
  • دلنوشته
  • جهادفرهنگی ،سنگرمجازی
  • داستان دفاع مقدس
  • فیلم نامه
  • عاشوراوماندگاری تشیع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
وصیت شهدا
Susa Web Tools

حدیث

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس