حتی نانوایی هم حاضرنبودبه ایشان نان بدهد
این داستانک رو خودم به سبک مینیمالیسم نوشتم نظریادتون نره
حتی کوچه هم بیقرارآمدنش بود.
مادردرآرزوی دیدن تنها پسرش جان سپرد.
تابوتش رابه سرکوچه که بردند به کاروانی از شهدای گمنام برخوردند.
چه لذتی داشت دیدارپسربامادرش روی شانه های مردمی که نشناختنش….
مظلومیت فاطمه(س)
ازمسائل مهم و حزن ا نگيز زندگى فاطمه (س) كه در عين حال نكته آموز و سازنده است مسأله مظلوميت فاطمه (س) است. او مظلومه
ا ى است فداكار، و شهيدهاى است مظلوم. او و خاندانش از پدر و همسر عمرى براى مردم كار كردند و مردم را به سر و سامانى
رساندند، از بدبختى نجات شان دادند و امروز توسط همان مردم صدمه خوردند .
مردم آن روزگار قبل از اسلام چه داشتند؟ و امروز از مدنيت واخلاق و حتى زندگى چه دارند؟ و آنچه بود از بركت چه كسى بود؟ جز از
بركت اسلام و قرآن؟ و جز از راه پدر و همسرش؟ و امروز سرنوشت فاطمه (س) به جائى رسيد كه از همين مردم كتك مىخورد و به
بستر مىافتد……..
در حدیث صحیح ازموسی بن قاسم است که گفت:عرض کردم به ابی جعفرثانی :اراده کرده ام طواف کنم
ازشما وازپدرت،به من گفته شد:ازاوصیاءطواف نمی شود.
فرمود تا آنجا که برای تو ممکن است ازآنان طواف کن .
بعدازسه سال به حضور آن حضرت شرفیاب شدم وگفتم:
طواف کرد م روزی ازرسول خداسه مرتبه،پس سه مرتبه فرمودصلی الله علی رسول الله ،روزدوم
ازامیرالمومنین،روزسوم ازحسن،روزچهارم ازحسین،روزپنجم ازعلی بن الحسین،روزششم ازابی جعفربن
محمدبن علی،روزهشتم ازپدرت موسی،روزنهم ازپدرت علی،روزدهم ازتوسیدی ،تاآنجا که گفت :ازمادرت
فاطمه گاهی طواف میکنم ،وگاهی نمیکنم.
فرمود:این طواف رازیاد کن،که افضل اعمالی که انجام دهی این است.(وسائل اشیعه ،ابواب انیابه فی الحج،باب 26،ج11،ص200)
این جا عقل دیوانه و متحیر است . امام باقر می¬فرماید: در بین یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر هیچ هم
کفوی برای فاطمه زهرا س نبوده است.
خداوند به حضرت مریم یک عیسی عنایت کرد ولی به زهرای مرضیه یازده عیسی وبالاتر از عیسی عطا نمود.
این است ریحانه ی رسول وجز این نیست ،وبه امتداد اشعه ی وجود آن حضرت به وجود آن سرور منت نهادوفرمود(انا اعطیناک الکوثر،فصل لربک وانحر…)
کاش دلهامان هرروزوهرساعت وهرثانیه طواف کن کوی فاطمه باشد.
در احادیث معتبر از طریق شیعه و سنی آمده است كه در روز رستاخیر حضرت فاطمه علیهاالسلام را به ناقهاى از ناقههاى بهشتى سوار
مىكنند و ملائكه اطراف او را مىگیرند، جبرئیل از طرف راست، میكائیل از طرف چپ، امیرالمؤمنین پیشاپیش، امام حسن و امام حسین نیز
از پشت سر، ایشان را همراهى مىكنند، و با تمام عظمت و جلالت وى را به محشر مىآورند، تا جایى كه خلایق از دیدن ایشان سرهاى
خود را پایین میاندازند و چشمهایشان را میبندند، تا فاطمه علیهاالسلام دختر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله عبور كند.
مردم محشر با شنیدن این پیام كه از سوى عرش خدا صادر مىگردد، همگى سرهاى خود را پایین مىاندازند و چشمهایشان را مىبندند و
فاطمه علیهاالسلام از روى پل صراط عبور مىكند و در كنار بهشت قرار مىگیرد. سپس با عزت و احترام بىنظیر هفتاد هزار فرشته تسبیح
گویان حضرت را وارد محشر مىكنند و به همین تعداد حوریان بهشتى به استقبالش مىآیند… . (یا مَعشرَ الخَلائق! نكسوا رُئوسِكُم و غَضُّوا
اَبصارَكُم حَتى تَمُّر فاطمه علیهاالسلام بِنتَ مُحمد عَلى الصِراطِ، فَتَمُر مَع سَبعین الف جاریه مِن الحُور العَین… .)
آرى در روز قیامت نیز همه چشمها لیاقت دیدن فاطمه علیهاالسلام را نخواهند داشت، فقط آنان كه در این دنیا امتحان پس داده و لیاقت
شیعه بودن را كسب كردهاند، مدال افتخار آن روز را از دست فاطمه علیهاالسلام دریافت مىدارند.
منبع:
- كنزالعمال، ج 12، ص 105.
- فرائدالسمطین، ج 2، ص 49، ش 380 و ص 64، ش 387.
- سفینة البحار، ج 2، ص 375.
- شرح نهج البلاغه ابن ابىالحدید، ج 9، ص 193.
- بحارالانوار، ج 43، ص 53 و ص 219.
امام سجاد علیه السلام مي فرمايند:هنگامی که فاطمه سلام الله علیها به سوی بهشت رهسپار می شود،( فرشته ای از جانب پروردگار می آید و می گوید: ای فاطمه حاجتت را بخواه) می فرماید:
پرودگارا حاجت من این است که مرا و هرکسی که به فرزندانم یاری رساندند مورد مغفرت خود قرار دهی.( تفسیر فرات ص 153)
هزاره ی سوم است وفاطمه(س)درمیان مانیست.اما عصاره ی فضائل فاطمی ومنتقم پهلوی شکسته درمیان ماست غریب ومهجور!!!!
ساده انگاری است اگر یاد كردن مختصری را كه نیمهی شعبان هر سال از آن حضرت در سطح جامعه صورت می گیرد، از میان برندهی غربت
ایشان بدانیم. شأن، منزلت، بلندایی، عظمت و لطف و عطوفت امام عصر علیه السلام به ما آن قدر است كه اگر هر ثانیه یادآور ایشان باشیم
باز هم به غربت آن عزیز پایان ندادهایم. چرا كه یادآوریهای مختصر از آن حضرت مسلماً كیفیت، و زمینههای چند گونه را آن گونه كه مناسب
شأن ایشان است دارا نیست.
مامیخواهیم بهشتی شویم ،میخواهیم ازغربت آن غریب بکاهیم،میخواهیم یاریش کنیم.
اما!!!
چرادرهلهله ی کوفیان زمانه ناله غربت مهدی فاطمه راازیاد برده ایم؟
از جمله امورى كه از ضروریات مذهب شیعه و مختصات آنست، اعتقاد به رجعت مىباشد و آن برگشتن جمعى از نیكان محض و بدان محض
در دنیا پیش از قیامت كبرى است، و اكثر علماى امامیه مانند شیخ صدوق و شیخ مفید و سید مرتضى و شیخ طبرسى و سید بن طاووس
و علامه مجلسى رحمة اللّه علیهم و غیر ایشان از بزرگان آنها بر حق بودن رجعت، نظر دادهاند و بسیارى از محدثین(راویان) شیعه در این
باره كتابهاى جداگانهاى نوشتهاند.
یکی از فضائل ممتاز حضرت زهرا علیهاالسلام، رجعت است. که با ائمه اطهار بار دیگر برمىگردد و از خداوند نسبت به ظالمین دادخواهى
مىكند. چنانچه در روایت مفصلی از مفضل بن عمر از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده است.
منبع:
- فضائل الزهرا علیهاالسلام، سید محمد تقى مقدم، ص 217 .
- بحارالانوار، ج53، ص 143 .
حضرت فاطمه علیهاالسلام هر چند مقام برترى دارد، ولى او نیز همانند دیگران این مسیر را مىپیماید و پس از عالم برزخ به محشر مىآید و در پیشگاه خداوند، مقام او بر دیگران ثابت مىشود.
حضرت على علیهالسلام مىفرمایند: روزى پیامبر خدا صلى الله علیه و آله براى دیدار فاطمه علیهاالسلام به خانه ما آمد، ولى دخترش را بسیار محزون دید. از او پرسید چرا این گونه غمگینى؟ در جواب گفت: پدر جان! به یاد عالم محشر افتادم كه مردم در آن حال عریان خواهند بود. (ذكرت المحشر و وقوف الناس عراه…)
رسول گرامى فرمودند: نگران مباش، پس از آن كه من، على و ابراهیم خلیل علیهالسلام سر از قبر برمىداریم آنگاه خداوند جبرئیل را با هفتاد هزار ملک به سراغ تو مىفرستند، سپس اسرافیل در حالى كه با سه پارچه زیبا از نور در اختیار دارد، كنار تو مىآید و تو را از قبر بیرون مىنماید، در حالى كه بدنت پوشیده است…
آنگاه با عزت و احترام بىنظیر هفتاد هزار فرشته تسبیح گویان تو را وارد محشر مىكنند و به همین تعداد حوریان بهشتى به استقبالت مىآیند. در این هنگام مریم (دختر عمران)، خدیجه (دختر خویلد)، حوا (زن آدم)، آسیه، (دختر مزاحم) هر كدام با صفوف ملائكه اطراف تو را مىگیرند و تو را بر روى منبرى از نور مىنشانند. در این هنگام جبرئیل به حضور تو مىرسد و مىگوید: هر حاجتى دارى بگو و تو مىگویى: خدایا! حسن و حسینم را مىخواهم.
در آن ساعت حسینت را مىبینى كه با بدن خون آلود به محشر مىآید و از خدا مىخواهد كه قاتلان وى را به كیفر رساند، بلافاصله خداوند به خشم آمده و از خشم او ملائكه نیز به خشم آیند و شعلههاى جهنم زبانه مىكشد و قاتلان حسین و دشمنان او بر درون آتش افكنده مىشوند.
منبع:
بحارالانوار، ج 43، ص 226- 225 با تلخیص.
1. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اَوَّلُ شخصٍ تدْخُلُ الجنةَ فاطمةُ.
«بحار الانوار، ج 43، ص 44»
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: اولین کسی که داخل بهشت میشود، فاطمه است.
***
2. قال النبی - صلّی الله علیه و آله - : اما اِبْنَتی فاطمةُ فهی سیدةُ نِساءِ العالمینَ من الاوّلینَ و الآخرینَ.
«تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 338»
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: اما دخترم فاطمه پس او سرور زنان جهان هستی از گذشتگان و آیندگان است.
***
3. قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : مَنْ ارضی فاطمةَ فقد ارضانی و مَنْ اَسخطَ فاطمةَ فقد اسخطنی.
«احقاق الحق، ج 10، ص 217»
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: هرکس فاطمه را راضی کند، مرا راضی نموده و هر کس فاطمه را خشمگین کند، مرا خشمگین نموده است.
بررسی واقعه ی ظهورفاطیمادرپرتقال
واقعه معروف به «تجلي بانوي تسبيح»(فاطيما) در سال 1917 ميلادي در شهر «فاتيما» (فاطيما) در
پرتغال، آرا و تحليل هاي متفاوتي بيان گرديده است. فاتيما ، اسم روستايي است كه گفته ميشود ((
حضرت مريم باكره مقدس)) در آنجا ظهور كرد .و قبل از تجلي مريم مقدس در روستاي فاتيما هم اسم اين
روستا همين بوده است و از قديم اسم روستا فاتيما بوده است والان تبديل به شهر شده است ومحل
تجلي مريم مقدس به كليسا تبديل شده است . واقعه فاطيما از آنجا آغاز مي شود كه سه كودك چوپان بانويي نوراني را مشاهده مي كنند كه خود را بانوي تسبيح ( از القاب مريم مقدس ) معرفي مي كند و سه پيام مهم براي مردم قرن بيستم دارد . يك سال قبل از تجلي بانو ، فرشته اي به بچه ها نازل مي شود و خود را فرشته صلح كشور پرتغال مي خواند دعايي به بچه ها مي آموزد كه با كلمات اي خداي پدر ، پسر و روح القدس شروع مي شود . و براي بچه ها به ياد خون و بدن عيسي مسيح مراسم عشاي رباني انجام مي دهد . در سيزدهم ماه مه سال ۱۹۱۷ دو كودك ۹ ساله و يك كودك ۷ ساله پرتغالي به هنگام كار در مزرعهاي واقع در منطقه روستايي فاتيما در آن كشور تن نوراني زني با لباس سفيد را مشاهده كردند. آنان در توصيف مشخصات اين زن گفتهاند كه او ميدرخشيد و از پرتوي نوري كه در آسمان مي جهيد پديدار شد. زن سپيدپوش گفتهبود كه از بهشت آمده است و از بچهها خواسته بود كه سيزدهم هر ماه به آنجا بازگردند. بزودي ساكنان منطقه از اين خبر مطلع شدند و در نخستين روز سيزدهم بعدي٬ جماعتي براي تماشا گرد آمدند. با اين حال تنها سه كودك با نامهاي جاسينتا٬ فرانسيسكو و لوسيا بودند كه زن را ميديدند ولي مردم تنها وقايع حيرت انگيز جوي را مشاهده نمودند.
يك سال بعد بانوي تسبيح ( لقب مريم باكره ) به بچه ها ظاهر مي شود و مي گويد از اهالي بهشت است . خود را بانوي تسبيح معرفي مي كند و سه پيام مهم براي مردم قرن بيستم دارد . اول صحنه اي از جهنم را به بچه ها نشان مي دهد كه ارواح پليد در ميان آتشي هولناك مي سوزند و زجه مي زندد. دوم اينكه بانو مي فرمايد خداوند به خاطر كفر گويي نوع بشر بسيار خشمگين است و در صدد است بشر را به خاطر گناهانش با جنگ و قحطي جزا دهد. و روسيه كمونيستي را منشا نشر افكار كفر آميز دانسته و مي خواهد كه اين كشور به قلب معصوم او تخصيص يابد. سوم پيشگويي ترور پاپ ژان پل دوم هست كه مي گويد مردي روحاني با لباسهاي سپيد گلوله باران مي شود . مريم مقدس از بچه ها مي خواهد هر طور مي توانند كفاره بدهند و از آنان مي خواهد قرباني هاي خود را به عيسي مسيح و قلب معصوم او ( مريم مقدس ) تقديم كنند . در سال 1919 عبادتگاهى در دهكده فاتيما ساخته شد، و 3 سال بعد توسط افراد متعصب منفجر شد، ولى بعد از مدتى دوباره برپاگشت در 13 مى1967 پاپ ژان پل ششم در پنجاهمين سالگرد آئين فاطيما شركت كرد. در 13مى1982 پاپ ژان پل دوم براى تشكر از حفظ جان خود به زيارت شهر فاطيما آمد. از آن زمان تاكنون هر ساله در 13 ماه مى، دوستداران فاطيما از تمامى نقاط پرتغال، و كشورهاى اطراف براى زيارت و نيز دعا و توبه، و طلب شفا و تزكيه روح به اين منطقه مىآيند، در مورد پيام آن بانوي تجلي يافته به پاپ، آن گونه كه واتيكان بعدها اظهار كرد، اين بود كه «براي پايان يافتن جنگي كه در جريان است (جنگ جهاني اول) دعا كنيد». اما ظاهرا پيام آن بانوي مقدس بيشتر از اين بوده است كه اميد داريم اين پيام آنچنان كه بوده است و بدون تحريف در دسترس همگان قرار گيرد.
اين نكته قابل ذكر است كه : مسلمين عموما نسبت به حضرت مريم مقدس به عنوان بانويي پاكدامن مي نگرند كه داراي شأن و احترام ويژه اي است. (آيات متعددي از قرآن مجيد و حتي ناميدن سوره اي از قرآن به نام اين بانوي بزرگ، گواه مناسبي است بر اين مساله) و تجلي وي را در زمان حاضر بعيد نميدانند، اما برخي سعي دارند اوصاف مذكور وواقعه مذكور را بر فاطمه زهرا (س) تطبيق دهند و فاتيما را فاطيما لقب داده اندآنها معتقدند اوصافي كه براي آن بانوي تجلي يافته برشمردهاند عموما در مورد حضرت فاطمه صدق ميكند و بنابراين مسئله، روشن است كه مصداق بانوي تسبيح به دست، حضرت فاطمه ميباشد. چرا كه طبق روايات، تسبيح دانه دار ابتدا توسط اين بانوي مقدس براي شمردن اذكار ياد داده شده توسط پدر بزرگوارش، پيامبر اسلام، در عالم اسلام مطرح گرديده است و دليل محكمي وجود ندارد كه در زمان حضرت مريم «ع»، براي شمردن اذكار، تسبيح بكار برده ميشده است .اما اين دليل قابل پذيرش نيست . اين خلاصه اي از ماجراي فاطيما بود .
چند نكته:
1اين قضيه ارتباطي با ما مسلمانان وشيعيان وحضرت فاطمه زهرا (س) ندارد .گفته مي شود در آن زمان پرتغال تحت اشغال مسلمانان بود و اسم فاتيما ( فاطيما) بر اين شهر از نام دختر امير اعراب اقتباس شده است كه دختر مسلماني بود كه مسيحي شد و اين فاطمه ربطي به فاطمه كه دختر پيامبر است ندارد .
2در غرب و اروپا برخي اين پديده را مقدس مي دانند وهر ساله به زيارت اين مكان ميروند
3 كتابهاي متعددي در اين باره نوشته وحتي فيلم نيز توليد شده است
4 نام فاتيما و فاطيما رواج يافت وحتي مسلمانان از نام فاطيما استقبال كردند
5مسيحيان كاتوليك وكليسا از اين امور براي تاييد خود وبازگشت به معنوييت ودعا استفاده كردند .
6 استفاده سياسي از اين ماجرا نيز بسيار است ارتباط اين قضيه با جنگ جهاني ، فروپاشي اتحاد جماهير شوروي ، ترور پاپ و….برخي از امور ديگر از اين استفاده ها يا سوء استفاده هاست
7آخرين باز مانده اين واقعه، مطابق پيشگويي فاتيما ، جاسينتا و فرانچسكو با در سالهاي 1919 و 1920 به سوي ابديت شتافتند ولي لوسي باقي ماند و بقيه عمر را رخت رهبانيت بر تن كرد . او يك راهبه بود . لوسي در سال 1384 هجري شمسي در سن نود و اندي سالگي وفات كرد .
8ابراهيم حاتمي كيا چند سال پيش سفري داشت به پرتقال و در مورد فاطيما تحقيقات گسترده اي براي فيلمش انجام داد. اما در آخر متوجه شد فاطيما حضرت فاطمه زهرا (س) نيست.
منبع:ویکی پدیا
سایت پرسمان
سایت پدرمهربان
.
احترام حضرت فاطمه عليهالسلام و قداست آن بانوي بزرگوار، براي همه مسلمانان بديهي و مسلّم است.
سكوني ميگويد: خدمت امام صادق عليهالسلام رسيدم، در حالي كه غمگين بودم. آن حضرت به من
فرمودند: اي سكوني! چرا غمگين هستي؟ عرض كردم: خداوند به من دختري داده است. فرمودند: اي
سكوني! سنگيني آن دختر بر زمين است و روزي اش با خدا و عمرش جداگانه. سپس فرمودند: چه نامي
براي او انتخاب كرده اي؟ عرض كردم: فاطمه.
فرمودند: آه، آه، آه. و دست خود را بر پيشاني نهادند و آنگاه فرمودند: «اِذا سَمَّيْتَها فاطِمَةَ فَلا تَسُبَّها وَ لاتَلْعَنْها
وَلا تَضْرِبْها(وائل الشیعه ،ج 15،ص200) اگر نام او را فاطمه نهادي، به او بد مگو و لعن مكن و او را مزن.»
خواهرم بابی حجابیت قلب آقا اما زمان(عج) رامرنجان
تویی که شب های فاطمیه تاصبح برمظلومیت امام زمان گریه می کنی ،
تودخترشیعه ای که تا اسم سیلی رامیشنوی بغض میکنی،چگونه می توانی به زهرا(س)سیلی بزنی
بی حجابی چرا؟؟؟؟
درصف دشمنان زهرا(س)ایستادن چرا؟؟؟؟
کسی که به زهراسیلی زندمغضوب حضرت رسول است وکسی که مغضوب حضرت رسول باشدموردغضب خداست.
پس بدان بی حجابی گناهی کوچک نیست.
میدانم حضرت فاطمه (س)رادوست داری پس حجابت راحفظ کن وبه صورت اوسیلی مزن.
قرآن كريم انبيا را جزء افراد صالح مى داند و مى فرمايد: كُلٌّ مِنَ الصالحين [ انعام، 85. ]» (همه از نيكوكاران هستند)، و برخى از انبيا مانند
ابراهيم خليل (سلام الله عليه) را به طور مشخص و معين، مطرح كرده و مى فرمايد از صالحين است: «و وهبنا لُه اسحق و يعقوب نافلةً و
كُلاً جَعَلْنا صالحين [ انبياء، 72. ]». (و به او اسحق و فرزندزاده اش يعقوب را عطا كرديم و همه را صالح و شايسته ى (مقام نبوت)
گردانيديم) با اين حال در مورد ابراهيم (ع) كه از انبياء اولوالعزم است مى فرمايد: ابراهيم از خدا مَسألت مى كند كه ملحق به صالحين
شود:«رَبٌ هَبْ لى حكماً و اَلْحِقنى بالصالحين [ شعراء، 83. ]». ابراهيم رو به درگاه خدا كرده عرض كرد بارالها مرا فرمانروايى ده و به
بندگان صالح خود ملحق ساز). خداوند سبحان دعاى ابراهيم (ع) را اجابت كرده و مى فرمايد: ابراهيم در آخرت به صالحين ملحق خواهد
شد، «و هو فى الاخرة مِنَ الصالحين [ بقره، 130، عنكبوت، 27، نحل، 122. ] معلوم مى شود صالحين مراتب دارند كه مقام برخى از آنان از
ابراهيم (ع) كه از انبياء بزرگ اولوالعزم مى باشد؛ برتر است و ابراهيم با اينكه از صالحين است، درخواست همراهى و همنشينى با آنان را
دارد.
از اين مطلب، نكته مهمّ كه مرحوم استاد علّامه طباطبايى مطرح فرموده روشن مى شود كه، آن مقام والا كه ابراهيم (ع) درخواست
همراهى با آنان را دارد جز مقام اهل بيت رسول اللّه (ص) نمى باشد [ الميزان، ج 1، ص 305. ] بنابراين مقام عترت از مقام انبيا اولوالعزم
بالاتر است و زهرا (سلام الله عليها) از زمره ى عترت است كه شايستگى اين مقام شامخ را دارد، كه ابراهيم (ع) درخواست همراهىِ با آنان را دارد.
حضرت مهدی در بیانی شریف می فرمایند که “ان لی فی ابنته رسول الله اسوه حسنه” (الغیبه للطوسی)؛ دختر رسول خدا (س) برای من الگویی نیکوست.
با این بیان کاملا صریح می توان گفت که حضرت مهدی(عج)، ادامه زهرا(س) و آینه تمام نمای اوست.
اهداف مهدی(عج) اهداف فاطمه(س) و راه او راه فاطمه و سلوك او سلوك فاطمه است و مهدی باوری
بی شناخت فاطمه میسور نیست. نتیجه ای كه از تفكر در آیات ، روایات وتشرفات به دست می آید این
است كه ارتباطی نزدیك بین حضرت زهرا (س) و حضرت مهدی(عج) وجود دارد، گویی رمز و رازی میان این
دو بزرگوار است
فاطمه با نام مهدی شاد میشد و با یاد او خود را تسلیت میداد. بدون مهدی(عج)، تحمل شهادت
حسین(ع) بر فاطمه سنگین می نمود. چون بی مژده او، رسالت پدرش و تمام انبیاء سلف را ناتمام
مییافت. مهدی باوری بی شناخت فاطمه میسور نیست. فاطمه به چنین فرزندی می بالد و مهدی نیز بر
چنین مادری فخر می فروشد.
اگر چه عمر شریفه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از هجده سال تجاوز نكرد، اما در ابعاد مختلف زندگی می تواند الگوی مناسبی
برای بانوان باشد. از جمله موارد می توان در مورد حجاب ایشان الگو پذیری داشت. با توجه به منابع تاریخی، پیرامون حجاب حضرت می توان مواردی را به شرح ذیل نام برد:….
حارثة بن قدامه از سلمان از عمار از حضرت فاطمه علیهاالسلام مطالبى را نقل كرده كه نشان مىدهد كه سینهى زهرا علیهاالسلام در
بردارندهى چه علوم و اسرارى از پدرش رسول خدا صلى اللَّه علیه و اله و سلم بوده كه امیرمۆمنان علیهالسلام را به حیرت در آورده بود.
روایت شده است روزى عمار به سلمان فارسى گفت: «آیا مىخواهى چیز عجیبى را از فاطمه علیهاالسلام برایت نقل كنم؟ سلمان گفت:
گفتم آرى، نقل كن، اى عمار! او گفت: روزى على علیهالسلام را دیدم كه بر فاطمه علیهاالسلام وارد شد. تا چشم فاطمه علیهاالسلام به
على علیهالسلام افتاد، فریاد زد: على جان! نزدیك شو تا دربارهى آنچه كه گذشته و آنچه كه خواهد شد و آنچه كه اتفاق نمىافتد تا روز
قیامت برایت بگویم.
عمار گفت: دیدم كه امیرمۆمنان آرام آرام به عقب برگشت و من هم با برگشتن على علیهالسلام به عقب برگشتم. آن حضرت آمد، تا بر
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم وارد شد. پیامبر صلى اللَّه علیه و اله و سلم فرمود: یا اباالحسن! پیش بیا. همین كه در محضر پیامبر
صلى اللَّه علیه و اله و سلم نشست. فرمود: تو مرا خبر مىدهى یا من تو را خبر دهم؟
على علیهالسلام فرمود: شنیدن حدیث از شما بهتر است اى رسول خدا. حضرت فرمود: بر فاطمه علیهاالسلام داخل شدى و به تو چنین و
چنان گفت و همان دم برگشتى. على علیهالسلام فرمود: آیا نور فاطمه علیهاالسلام از نور ما است؟
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: آیا نمىدانى؟ پس على علیهالسلام به سجده افتاده خدا را شكر كرد. عمار گفت: پس
امیرمۆمنان علیهالسلام از محضر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم خارج شده و بر فاطمه علیهاالسلام وارد شد و من همراهش وارد
شدم. فاطمه علیهاالسلام فرمود: گویا خدمت پدرم رفتى و آنچه را كه به تو گفته بودم، به عرضش رساندى.
فرمود: آرى، فاطمه جان. فاطمه علیهاالسلام فرمود: بدان اى ابالحسن! خداوند نور مرا خلق كرد در حالى كه او را تسبیح مىگفت و این
نور را به درختى از درختان بهشت سپرد و این درخت بر اثر نور من نورافشانى مىكرد تا این كه پدرم در وقت معراج، وارد بهشت شد،
خداوند همان وقت بر دل پدرم انداخت تا میوهاى از همان درخت بچیند و تناول كند، سپس این نور را به مادرم سپرد كه مرا به دنیا ورد و
من از همان نور مىباشم…. (بحار ج 43، ص 8).
و راستى فاطمه كیست؟!
فاطمه علیهاالسلام الگوى معرفت اللَّه است…
صفات و اسماء الهى، در فاطمه- این جلوه ذات اقدس حق- نمود و ظهور نام یافته است،
«فاطمه علیهاالسلام اسوه حیات زیباست»…
فاطمه انسان كامل است و الگویى است براى تكامل…
به لحاظ مقام والاى آن حضرت، اصولاً مقایسه كردن فاطمه (سلام الله علیها) با افراد عادى اعم از زن و مرد اشتباه است، زیرا در مقایسه و
سنجش تناسب و مماثلت شرط است و مقام فاطمه (سلام الله علیها) نباید جز با انبیا و اولیاى الهى، مقایسه شود، در بین انبیا و اولیا هم جز
رسولالله (صلی الله علیه) و على بن ابىطالب (سلام الله علیه) مقام كسى برتر از فاطمه (سلام الله علیها) نیست. زیرا فاطمه از همهى
انبیا حتى انبیاء اولوالعزم برتر است.
عترت برتر از انبیا
بر اساس مضمون ده ها روایت در ابواب مختلف روایى، عترت رسولالله (صلی الله علیه) افضل از تمام انبیاء گذشته است. روایات در
زمینههاى مختلف و فضایل اصلى انسانى مانند علم و معرفت، و عبودیّت و توحید و سایر فضایل، اهلبیت را افضل از سایرین معرّفى نموده،
و چون این مقوله گنجایش همهى روایات را ندارد به چند روایت اشاره مىشود، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده: «آل محمّد خیر من
بَرءَ اللّه (بحار، ج 43، ص 283)». و حتى عترت مجراى فیض انبیاء اولوالعزم هستند. از امام صادق (علیه السلام) خطاب به مفضل نقل شده:
كلیم الله شدن موسى (سلام الله علیه) و معجزات و آیات عیسى (سلام الله علیه) و خلاصه هر فضیلتى كه به كسى عنایت شده از بركت
اهلبیت است: «كلیم الله شدن موسى (علیه السلام) و معجزات عیسى (علیه السلام) به بركت خضوع در مقابل على (علیه السلام)،
خلاصه اینكه هر نظر عنایتى كه خدا به كسى دارد، به بركت خضوع در مقابل ما است.» (بحار، ج 43، ص 294).
این است مقام فاطمه مادرمهدی(عج)
خودت بررسی کن
حیای بی بی
کوری نابینا وارد خانه شد و بی بی تماما پوشش خود را رعایت کرد آن هم در مقابل نابینا
فاطمه جان او نابینا است!
آری پدرم او نابیناست ولی من که حیا دارم
با بی حجابی میشه دل زهرا رو شاد کرد؟؟؟؟
بهترين طريق براي درك مقام بلند حضرت فاطمه (س)، تعريف و توصيفي است كه شوهر بزرگوارش حضرت
علي (ع) از ايشان نمو ده اند، زيرا هر شوهري نسبت به افراد ديگر حتي پدر ومادر، همسرش را بهتر مي
شناسد.
افرادمختلف از زواياي متعددي نسبت به وجود مقدس ام الا ئمه حضرت فاطمه زهرا(س) سخنها گفته اند،
اما بهترين طريق براي درك مقام والاي آن حضرت، تعريف و توصيفي است كه شوهرش حضرت علي (ع) از
ايشان نمو ده اند، زيرا هر شوهري نسبت به افراد ديگر…
ابن شهر آشوب و قطب راوندی روایت کرده اند که :
ct,chicago;">
روزی امیرالمومنین(ع) محتاج به قرض شد و چادرحضرت فاطمه سلام الله علیها را به نزد مرد یهودی که نامش زید بود رهن گذاشت و آن چادر ازپشم بود و قدری از جو به قرض گرفت.پس یهودی آن چادر را به خانه برد و در حجره گذاشت.
چون شب شد زن یهودی به آن حجره درآمد.نوری از آن چادر ساطع دید که تمام حجره را روشن کرده بود.چون زن آن حالت غریب رامشاهده کرد،به نزد شوهر خود رفت و آنچه دیده بود نقل کرد؛پس یهودی از استماع آن حالت در تعجب شد و فراموش کرده بود که چادر حضرت فاطمه علیهاالسلام در آن خانه است.به سرعت شتافت و داخل حجره شد؛دید که شعاع چادر آن خورشید فلک عصمت است که مانند بدرمنیر خانه را روشن کرده است.
یهودی از مشاهده ی این حالت تعجبش زیاد شد .پس یهودی و زنش به خانه ی خویشان خود دویدند و هشتاد نفر از ایشان را حاضر گردانیدند و از برکت چادر فاطمه (س) همگی به نور اسلام منور گردیدند.
منبع:
منتهی الآمال، شیخ عباس قمی
حضرت زهرا آنچنان مقام والایی درهدایتگری داشت که حتی چادرش هم یهودیان رامسلمان کرد.
خواهرم
چادر یادگار حضرت زهراست ،اگرمیخواهی زهرایی بمانی چادرت رابه نگهدارواگر میخواهی زهرایی باشی بسم الله یادگارحضرت زهرارابه سرکن
خواستم از ” بوسوئه ” تقلید کنم، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لویی، از ” مریم ” سخن میگفت . گفت : هزار و هفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن دادهاند .
هزار و هفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملتها در شرق و غرب، ارزشهای مریم را بیان کردهاند.
هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاقه شان را به کار گرفته اند.
هزار و هفتصد سال است که همه هنرمندان، چهرهنگاران، پیکرسازان بشر، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی های اعجازگر کرده اند.
اما مجموعه گفتهها و اندیشه ها و کوششها و هنرمندی های همه در طول این قرنهای بسیار، به اندازه این کلمه نتوانسته اند عظمتهای مریم را بازگویند که: “مریم (س)، مادر عیسی (ع) است “.
و من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم. باز درماندم :
خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجه ی بزرگ است.
دیدم فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسین است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است.
باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.
فاطمه، فاطمه است .
بوسوئه خطیب نامور فرانسوی توانست عظمت حضرت مریم رادریک کلام بازگو کند .امادکترشریعتی دراینجا هر چه قلم می فرساید وباکلمه وکلام بازی می کند ،نمی تواند کلامی درخور وبیان کننده عظمت حضرت فاطمه راجزبا فاطمه بیان کند.واین بیانگرشان بزرگ حضرت فاطمه درمیان زنان عالم است .
درست است که مریم (س)مادرعیسی است .اما فاطمه فاطمه است .یعنی اگرچه برصدیقه ی دوران،مریم دخترعمران،مائده بهشتی نازل می شود،برخادمه صدیقه ی کبری آب از بهشت فرود می آید یعنی حضرت زهرا دارای آنچنان منزلتی است ،که اجرخدمت به او،دعای مستجاب دردرگاه رب الارباب است.
این کلام دکتر شریعتی بیانگراین نکته است که نه تنها خود اودر توصیف حضرت فاطمه بازمی ماند ،,ونه هر شیعه ای بلکه تمام بشریت ازتوصیف آن حضرت بازمی مانندو کامل ترین جمله ای که می توانددرعظمت حضرت فاطمه بیان نمایند .این است که واژه ی فاطمه رادرکنار فاطمه نهد وبگویدفاطمه فاطمه است.وفاطمه تفسیر فاطمه است وبس…
وبه راستی فاطمه فاطمه است.
گواهی ملائکه برعصمت فاطمه(س)
از روايات متعددى استفاده مىشود كه جبرئيل و ساير ملائكه آسمانها، بر حضرت فاطمه عليهاالسلام نازل شده و با وى به مكالمه و
مصاحبه پرداخته و در ضمن سخنان خود، در فضائل و مناقب آن بانوى گرامى، مطالبى مىگفتند كه عصمت آن بزرگوار از آنها ثابت مىشود؛
اينك به دو مورد اشاره مىكنيم:
قال رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله: «… ابنتى فاطمه، و انها لسيده نسا العالمين فقيل: يا رسولاللَّه! اهى سيده نسا عالمها؟ فقال: ذاك
لمريم بنت عمران، فاما ابنتى فاطمه فهى سيده نسا العالمين من الاولين و الاخرين و انها لتقوم فى محرايها فيسلم عليها سبعون الف ملك
من الملائكه المقربين و ينادونها بمانادت به الملائكه مريم فيقولون يا فاطمه! ان اللَّه اصطفيك و طهرك و اصطفيك على نسا العالمين. (1)
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: دخترم فاطمه سرور زنان عالميان است. از او سئوال شد يا رسولاللَّه! سرور زنان زمان خودش؟
فرمودند: اين امتياز محدود، مربوط به حضرت مريم است، ولى دخترم فاطمه برترين زن عالميان از اولين و آخرين است. او هنگامى كه در
محراب عبادتش قرار مىگيرد، هفتاد هزار ملائكه از مقربين درگاه الهى بر او سلام و درود مىفرستند و او را مخاطب قرار مىدهند، با آن
جملهاى كه مريم را مخاطب قرار داده بودند، و چنين مىگويند: اى فاطمه! خداوند تو را برگزيده و پاك ساخته و تو را بر تمام زنان عالميان
برترى داده است.
و حضرت صادق عليهالسلام مىفرمايند:
انما سميت فاطمه محدثه لان الملائكه كانت تهبط من السما فتناديها كما تنادى مريم بنت عمران فتقول: يا فاطمه! ان اللَّه اصطفيك و طهرك
و اصطفيك على نسا العالمين. فتحدثهم و يحدثونها فقالت ذات ليله: اليست المفضله على نسا العالمين مريم بنت عمران؟ فقالوا: ان مريم
كانت سيده نسا عالمها و ان اللَّه عزوجل جعلك سيده نسا، عالمك و عالمها و سيده نسا الاولين و الاخرين. (2)
از اين جهت يكى از نامهاى فاطمه «محدثه» بود، كه ملائكه به حضور او مىآمدند و مانند مريم با وى سخن مىگفتند، از جمله روزى به او
گفتند: اى فاطمه! خداوند تو را برگزيده و تو را بر زنان ديگر جهان برترى داده، هم سخنان او را گوش مىدادند و هم به وى سخن مىگفتند.
فاطمه از ملائكه پرسيد: مگر طبق آيهى چهل و دو سورهى آلعمران، مريم برترين زن جهان نيست؟ ملائكه گفتند: مريم سرور زنان زمان خود
بود، ولكن تو سرور زنان معاصر و اولين و آخرين و حتى سرور زنان عصر مريمى.
اين دو حديث كه به عنوان نمونه انتخاب گرديد، فاطمه عليهاالسلام را سرور زنان جهان، برگزيدهى خدا، همنشين و همصحبت ملائكه و
جبرئيل- كه مقربان درگاه الهى- بودند، ناميده است. در اين صورت مىتوان به عصمت زهرا عليهاالسلام ترديد كرد؟
1ـ اصول كافى، ج 1، ص 437، ح 4: ما من نبى جا قط الا بمعرفه حقنا و تفضيلنا على من سوانا.
2- عوالم، ج 11، ص 99. !
1. عن ابی جعفر - علیه السّلام - عن آبائه - علیهم السّلام - قال: اِنّما سُمِّیَتْ فاطمةُ بنتِ محمدٍ الطاهرةَ لِطَهارَتها مِنْ کُلِّ دَنَسٍ و طهارَتِها مِنْ کُلِّ رَفَثٍ و ما رأَتْ قَطُّ یوماً حُمْرةً و لا نِفاسَاً.
«بحار الانوار، ج 43، ص 19»
امام باقر - علیه السّلام - از قول پدرانشان - علیهم السّلام - فرمود: همانا فاطمه دختر محمد، طاهره نامیده شد، چرا که او از هر گونه پلیدی و آلودگی و نیز کلام ناپاک طاهر بود و هیچ روزی خون حیض و نفاس ندید.
***
2. عن الامام جعفر بن محمد - علیه السّلام - عن ابیه - علیه السّلام - قال: اِنَّ فاطمةَ - سلام الله علیها - کانتْ تُکَنَّی امَ ابیها.
«بحار الانوار، ج 43، ص 16»
امام صادق - علیه السّلام - از قول پدرشان (امام باقر - علیه السّلام -) فرمود: همانا فاطمه - سلام الله علیها - به ام ابیها کنیهگذاری شده است.
***
3. قال ابو عبدالله - علیه السّلام - : لِفاطمةَ - سلام الله علیها - تِسْعَةُ اسماءٍ عند اللهِ عز و جلّ: فاطمةُ و الصِّدِّیقةُ و المبارکةُ و الطاهرةُ و الزکیةُ و الراضیةُ و المرضیةُ و المحدثةُ و الزهراءُ.
«بحار الانوار، ج 43، ص 10»
امام صادق - علیه السّلام - فرمود: نزد خداوند متعال برای فاطمه - سلام الله علیها - نُه اسم وجود دارد: 1. فاطمه 2. صدیقه 3. مبارکه 4. طاهره 5. زکیه 6. راضیه 7. مرضیه 8. محدثه 9. زهراء.
***
4. قال ابو عبدالله - علیه السّلام - : … اتدری ایَّ شیءٍ تفسیرُ فاطمةَ قلت: اخبرنی یا سیدی قال فُطِمَتْ مِنْ الشَّرِ.
«بحار الانوار، ج 43، ص 10»
امام صادق - علیه السّلام - فرمود: آیا میدانی معنی و مفهوم فاطمه چیست؟ گفتم آقای من شما مرا آگاه کنید، حضرت فرمود: یعنی که از بدیها دور شده است.
***
5. عن ابی جعفر - علیه السّلام - قال: کان رسول الله - صلّی الله علیه و آله - اذا ارادَ السفرَ سلَّمَ علی مَنْ اراد … .
«بحار الانوار، ج 43، ص 83»
امام باقر - علیه السّلام - فرمود: پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - هرگاه میخواستند به سفر بروند با هر کس از اهلبیت خود میخواستند خدا حافظی کنند، خداحافظی میکردند، سپس آخرین کسی که از او خداحافظی میکردند، فاطمه - سلام الله علیها - بود، پس سفرشان را از خانه فاطمه آغاز میکردند و زمانی که از سفر باز میگشتند اول از همه به خانه فاطمه - سلام الله علیها – میرفتند.
(شاگردان در محضر امام صادق (ع ) حلقه زده بودند، و آن حضرت آنها رااز رخنه و گزند دشمنان اسلام هشدار مى داد، و به ویژه خطر
منکران خدا از گذشته و آینده را گوشزد مى کرد، تا مسلمانان ، هوشیارانه و جدى در کمین آنها باشند، و از حریم اسلام دفاع کنند) یکى از
سخنان امام صادق (ع ) در این راستا این بود:
((در سال ۱۲۸ هجرت ، منکران خدا و ملحدان ، ظهور کنند، من این مطلب را در کتاب مصحف فاطمه (س ) دیده ام .))
حماد(یکى از شاگردان ) گفت : مصحف فاطمه (س ) چیست ؟
امام : هنگامى که پیامبر خدا(ص ) رحلت کرد، آنچنان فاطمه (س ) اندوهگین شد، که اندازه آن را جز خدا نداند، خداوند فرشته اى را نزد
فاطمه (س ) فرستاد، تا فاطمه (س ) را دلدارى دهد و با او سخن بگوید.
فاطمه (س ) جریان را به على (ع ) گزارش داد( شاید از این رو که على (ع ) آن سخنان را بنویسد، و یا مونس فاطمه (س ) باشد)، حضرت
على (ع ) به فاطمه (س ) فرمود: ((هر گاه حضور فرشته را احساس کردى و صدایش را شنیدى ، مرا خبر کن )).
فاطمه (س ) هنگامى که احساس حضور فرشته مى کرد و صدایش را مى شنید، به على (ع ) اطلاع مى داد، على (ع ) نزد فاطمه (س )
مى آمد و هر چه مى شنید مى نوشت ، تا آنکه از آن سخنان ((مصحف فاطمه )) را به وجود آورد، در آن مصحف ، سخن از حلال و حرام
نیست ، بلکه در آن علم و حوادث آینده است .
شخص دیگرى از امام صادق (ع ) در مورد مصحف فاطمه (س ) پرسید.
امام صادق (ع ) پس از سکوت طولانى فرمود: ((فاطمه (س ) ۷۵ روز بعد از رحلت رسول خدا زنده بود، و در این ایام از فراق پدر، بسیار
غمگین بود، جبرئیل نزد فاطمه (س ) مى آمد، او را دلدارى مى داد، و احوال و مقام پدرش را براى او بیان مى کرد، و حوادث آینده را که
دشمنان نسبت به فرزندان او روا مى دارند، به او خبر مى داد، حضرت على (ع ) آن مطلب را مى نوشت ، و آن نوشته همان ((مصحف
فاطمه )) است )).
فیضل بن سکره مى گوید: روزى به حضور امام صادق (ع ) رفتم ، به من فرمود: ((اى فیضل ! آیا مى دانى ، اندکى قبل چه چیز مطالعه
مى کردم .
فضیل : نه ، خبر ندارم .
امام : ((کتاب فاطمه (س ) را مطالعه مى نمودم ، در آن کتاب نام تمام زمامدارانى که در زمین حکومت مى کنند، و نام پدرانشان نوشته
شده است ، ولى من براى (امامت ) فرزندان (امام ) حسن (ع )، چیزى در آن ندیدم )). (۱۶۹)
«ابن قتیبه» در ادامه میگوید: فاطمه زهرا(س) پشت درآمد و فرمود: «ای پسر خطاب! این بود عمل به سفارش رسول خدا(ص) که بعد از
من با خاندانم نیکی کنید؟! هنوز کفن پدر من خشک نشده است، با خاندان او این گونه برخورد میکنید؟». او گفت: ای دختر پیامبر(ص)
میدانم که نزد پدرت چه قدر محبوب بودی. اما اگر در را نگشایی تا آنها بیعت کنند، این خانه را آتش میزنم و این کار دین پدرت را محکمتر
میکند! حضرت زهرا علیهاالسلام وقتی چنین دیدند، خطاب به پیغمبر عرضه داشتند: «ای پدر! بعد از تو، ما از پسر ابی قحافه و پسر
خطاب چهها که ندیدیم» و شروع به استغاثهای کرد که به نقل «ابن قتیبه» چنان دلخراش بود که همان افرادی که آمده بودند، نزدیک بود
دلهایشان شکافته و جگرهایشان پارهپاره شود و به شدت گریستند و عده زیادی از آنها صحنه را ترک کردند، منتها «ابن قتیبه» دیگر
نمیگوید چگونه!
نقل میکند که در خانه باز شد و اینها وارد خانه شدند و بازوان علی(ع) را بستند و او را وارد مسجد کردند تا از او بیعت بگیرند. اما منابع
شیعه میگویند که عمر بن خطاب تهدید خودش را عملی کرد، در را آتش زد، همین که در مقداری باز شد، آن را با فشار سختی گشود، در
حالی که حضرت زهرا(س) پشت در بود و بین در و دیوار این ضربت بر او وارد شد و چون باردار بود، موجب سقط جنین آن حضرت(س) شد
و حضرت از هوش رفت و زمانی که به هوش آمد، دید امیرالمومنان علیهالسلام را کشان کشان با بازوان بسته به طرف مسجد میبرند، این
بود که خود را با همان حالت زار به امیرالمومنان (ع) چسباند، لباس او را گرفت و فرمود: «نمیگذارم با پسرعمویم این گونه رفتار کنید». به
نقلی خود ابن خطاب و به نقلی به دستور او «قنفذ» با غلاف شمشیر به دستان حضرت زدند که دستان مبارکش کبود و قدرت او زائل و
دوباره بیهوش شد و امیرالمومنین (ع) را رها کرد.
معرفی مهمترین کتابهای موجود در بازار کتاب درباره حضرت زهرا(س)
1- فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر/ احمد رحمانی همدانی/حسن افتخارزاده سبزواری/ نشر بدر
اصل کتاب به زبان عربی است و عنوانش ؛ “فاطمه الزهرا بهجت قلب المصطفی".
جزء کتابهای دست یک درباره حضرت زهرا(س) و زوایای پنهان زندگی ایشان است. ترجمهای روان و چاپی درخور؛ یک کتاب به یاد ماندنی را به شما عرضه کرده است.
2- فاطمه الزهرا از ولادت تا شهادت/مؤلف: سید محمد کاظم قزوینی/مترجم: علی کرمی/ نشر مرتضی
اهل علم، مؤلف این کتاب را “علامه” میخوانند. وی مجتهدی مبرز و کلامی مسلمی است که یک دوره کتاب ارزشمند درباره زندگی اهلبیت(علیهم السلام)، تالیف کرده است. اصل کتابها به زبان عربی تالیف شدهاند ولی اغلب آنها در زمان حیات مؤلف به فارسی برگردانده شده و به چاپ رسیدند. آیتالله قزوینی این کتابها را به سیاق واحد “من المهد الی اللحد” تالیف نموده و در آنها ضمن بهره بردن از منابع دسته یک تاریخ و حدیث و کلام به تبیین شرایط و کیفیت زندگی حضرات اهل بیت پرداختند.
3 - زندگانی فاطمه الزهرا/ حسین عماد زاده/نشر اسلام
کتابی با نثری سلیس و همه فهم که مانند سایر کتابهای انتشارات اسلام، هم دقیق و مستند هستند و هم کاملا ایرانی. خدا سایه حاج احمد سیاح، مدیر دانشمند و پر کار انتشارات اسلام را بر سر ما قبیله کتاب دوست، حفظ کند. پیرمرد مجتهدی که کت و شلوار میپوشد و تا همین امروز که بالغ بر هشتاد سال سن دارد به مغازه میآید و به لطف حضرت حق، پشت میزی مینشیند که لغت نامه بسیار ارزشمند و ماندگار خویش را همان جا تدوین نموده است. او هنوز هم هر سال کارهای جدیدی ارائه میکند.
4 - صدیقه شهیده/ سید عبدالرزاق موسوی مقرم /دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین
موسوی مقرم را با مقتلهایی میشناسند که تالیف کرده است. از بس که در عین اختصار پر مغز و مستند است. این کتاب جزء معدود کتابهای فارسی است که اهل تاریخ و اسلامشناسان، آن را به زبان عربی و سایر زبانها برگرداندهاند.
5 - نهج الحیات(فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(س))/محمد دشتی/ مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین
دانشنامهای کوچک از احادیث کمتر شنیده شده حضرت صدیقه کبری.
مرحوم محمد دشتی را که میشناسید. نهج البلاغه با تحقیقات ایشان به دوره جدیدی از استفاده و استقبال وارد شد؛ تا جائیکه رهبر انقلاب دشتی را و تحقیقات دقیقش را ستوده و آن را به عنوان الگویی بینظیر معرفی فرمودند. او با حفظ سیاق مرحوم سید رضی مدون نهج البلاغه، اقدام به تدوین کتابی از بیانات و احادیث حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نموده است.
6- سیصد و شصت داستان از فضایل، مصائب و کرامات حضرت فاطمه(س)/ عباس عزیزی/ نشر سلسله
عباس عزیزی را بیشتر با داستانها وحکایتهایش میشناسیم که با محوریت اهل بیت(ع)، از منابع دست یک روایی، تهیه و روانه بازار کرده است. کتابهایی که شاید حجم زیادی نداشته باشند ولی سرشار از حکایتهای ناشنیدهای هستند که با حسن سلیقه و انتخاب در جایی گرد آمدهاند.
7 - کرامات الفاطمیه/ علی میر خلف زاده /نشر مهدی یار
کرامات الفاطمیه مجموعهای است مربوط به معجزات حضرت فاطمه زهرا(س) که به همراه بخشهای کوتاهی از تاریخ اسلام و سوگندنامه فاطمه زهرا(س) در چندین فصل تدوین شده است. این کتاب تا امروز بیش از نه چاپ داشته است که شاید نشان از خواندنی بودنش باشد.
8 - اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا(س)/ علیرضا رجالی تهرانی/ نشر نبوغ
تسبیح حضرتشان تنها لطف کوچکی است که از آن روزها تا همین امروز، رونق بخش لحظات تعقیبات نماز ما است. علیرضا رجالی تهرانی کوشیده است بگوید این ذکر پر رمز و راز چه عالمی دارد.
9 - رنجها و فریاد های فاطمه(س)/ عباس قمی/محمد محمدیاشتهاردی/نشر ناصر
این کتاب ترجمهای است از کتاب “بیت الاحزان فی مصایب سیده النسوان” اثر بی بدیل حاج شیخ عباس قمی معروف به محدث قمی. نه مؤلف معرفی میخواهد نه اثر.
10 - تحلیل سیره فاطمه الزهرا(س) /علی اکبرزاده/نشر انصاریان
انتشارات انصاریان یک ناشر موفق و پر کار است. در چند سال اخیر با انتخاب مدیوم بینالمللی برای چاپ و نشر کتاب در کشورهای اروپایی و آمریکایی کاری کرده است کارستان. کتاب هم که نگاهی به سیره معصومانه ام االائمه(س) است. سیره یعنی تمام شئون عملی یک معصوم؛ و این همان چیزی است که اسوه حسنه آل الله نامیده میشود.
جرعه ای از عظمت حضرت زهرا (س) …
يكي از طلاب، آيتالله سيد مرتضي كشميري را به مهماني دعوت كرد. آن طلبه همراه آيتالله كشميري به
سوي حجرهاش راهي شد. اما وقتي به در حجره رسيدند، ديدند در حجره بسته است؛ چرا كه هم حجرهاي او
در را قفل كرده و كليد را با خود برده بود. آن طلبه از اين واقعه بسيار ناراحت شد و از آيتالله كشميري
عذرخواهي كرد و گفت اگر اجازه دهيد، قفل را بشكنم. آيتالله كشميري فرمود: مشهور است كه اگر نام مادر
حضرت موسي عليه السلام را به قفل و در بسته بخوانند، باز ميشود. قطعاً نام و مقام مادر ما حضرت زهرا
سلام الله عليها از نام و مقام مادر موسي عليه السلام بالاتر است. او پس از گفتن اين جمله، دستش را بر
روي قفل در حجره گذارد و گفت: «يا فاطمه!» در اين هنگام قفل فوراً باز شد.
فاطمه، بانویى است چون مریم، پاک و مطهر ـ داراى ارتقاى روحى و معنوی؛ چون بلقیس، با علم و درایت؛
چون زنان معاصر با حضرت موسی، حاضر در تمام لحظات حساس و سرنوشتساز؛ چون هاجر، صبور و با
استقامت.
فاطمه، نه تنها، تمامى اینها را در خود، جمع داشت، بلکه خود، حقیقت حُسن و …
: "Calibri","sans-serif"; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-theme-font: minor-latin; mso-hansi-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-ansi-language: EN-US; mso-fareast-language: EN-US; mso-bidi-language: AR-SA;">
رد :
1-عرب ها در نامگذاری سه چیز دارند: اسم، لقب و كنیه. اسم مانند فاطمه، لقب مثل زهرا، كنیه مانند ” ام ابیها” حضرت فاطمه (س) افزون بر نام، از چندین لقب و كنیه بهره مند است. انتخاب كنیه ها ممكن است به جهت خاصی باشد.
رمز این نام گذاری ممكن است جهت اظهار محبت باشد، همان گونه كه متداول است پدر در اظهار محبت نسبت به دخترش می گوید: مادرم ، و نسبت به پسرش می گوید: بابایم، یعنی پیامبر جهت اظهار محبت به دخترش فرمود: تو مادر بابات هستی .
2-شاید بدین جهت باشد كه در دوره غربت اسلام، حضرت با پدرش رفتاری داشت همانند رفتار مادر به فرزند و پیامبر (ص) نیز بسیار به دخترش علاقه مند بود، همانند رفتار فرزند نسبت به مادر. پیامبر (ص) دست فاطمه (س) را می بوسید. هر گاه به سفر می رفت آخرین كسی كه با او خدا حافظی می كرد ، حضرت فاطمه (س) بود و در بازگشت از سفر نخست از او دیدار می كرد. حضرت زهرا (س) مانند مادری دلسوز رسول خدا (ص) را در آغوش می گرفت، از او نگهداری می كرد، زخم هایش را مرهم می گذاشت رنج ها و دردهایش را كاهش می داد. این گونه ابراز عواطف دو سویه همانند ابراز عواطف مادر و فرزند است.
3-مادر هر چیزی اصل و اساس او است. ممكن است مقصود آن باشد كه حضرت فاطمه اصل و اساس درخت رسالت است، چنان كه در روایت آمده است: “شجره طیبه پیامبر اسلام (ص) ساقه اش علی و ریشه اش فاطمه، میوه اش فرزندان او و شاخ و برگش شیعیان حضرت می باشند". اگر ریشه درخت نباشد، درخت خشك می گردد و طراوت خود را از دست می دهد. حضرت زهرا (س) اگر نبود، درخت اسلام سرسبزی و نشاط خود را از دست می داد.
4-ممكن است بدان جهت باشد كه چون خداوند زنان پیامبر (ص) را به كنیة “ام المؤمنین” گرامی داشت، به ذهن خطور كند كه آنان مهم ترین زنان روی زمین هستند، حتی از حضرت فاطمه (س) بالاترند، از این جهت حضرت رسول او را به “ام ابیها” خطاب كرد تا از این وسوسه ها و خطورات ذهنی جلوگیری كند؛ یعنی ای زنان پیامبر (ص) اگر شما به منزلة مادران مؤمنان هستید، حضرت فاطمه به منزلة مادر پیامبر است.
منابع:
1- زندگانی حضرت فاطمه(س)، .سید جعفر شهیدی .
2- فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر (ص) احمد رحمانی همدانی.
ellWithSp>
فضیلت صلوات برحضرت فاطمه(س)
قالت فاطمة الزهراء علیهاالسلام : قالَ لی رسولُ الله: یا فاطمةُ مَن صَلّی عَلَیکِ، غَفَرَاللهُ لَهُ وَ اَلَحَقَهُ بی
حَیثُ کَنتُ فی الجَنَةِ.
حضرت زهرا سلام الله تعالی علیها : ” رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به من فرمودند : ای
فاطمه هرکس برای تو صلوات بفرستد خداوند او را مورد آمرزش خویش قرار می دهد و در هر کجای
بهشت که من باشم اورا به من ملحق خواهد ساخت.
“”
در این مورد صلوات مخصوصی برای آن حضرت نقل کرده اند که آثار عجیبی هم برای ان نقل شده است و
آن صلوات چنین است:” اللهُمَ صلِ علی فاطمةَ وَ أَبیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحَاطَ بِهِ عِلمُک “
آقای موحد ابطحی اصفهانی در حاشیه خود بر کتاب عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و
الأقوال می نویسد: برای توسل به حضرت زهرا(س) پانصد و سی مرتبه «اللهمّ صلّ على فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک» گفته شود.
در وصیت نامه آیت الله مرعشی نجفی آمده است که تو صیه فرموده اند به قرائت مداوم این دعا در قنوت
نمازهای یومیه: اللهُمَ انی أسألُکَ بِحَقِ فاطمةَ وَ أَبیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها أَن تُصلیَ علی مُحَمَدٍ وَ آلِ مُحَمَدٍ وَ أَن تَغفِرَلی ذُنُوبی وَ تَفعَل بِى ما أنت أهْلُهُ وَ لا تَفعَل بی ما أنا أَهلُهُ
قال رسول اللّه (ص) :
«مَنْ زارَ فاطِمَةَ فَكَأَنَّما زارَني وَ مَنْ زارَ عَلِيَّ بْنَ اَبيطالِبٍ فَكَاَنَّما زارَ فاطِمَةَ؛
هر كه فاطمه را زيارت كند مثل اين است كه مرا زيارت كرده و هر كس علي بن ابيطالب را زيارت كند مانند آن است كه فاطمه را زيارت كرده است.(بحارالانوار،ج43،ص58)
همچنين راوي نقل ميكند كه: «قالَتْ فاطِمَةُ: قالَ اَبي وَ هُوَ ذا حَيٍّ: مَنْ سَلَّمَ عَلَيَّ وَ عَلَيْكِ ثَلاثَةَ اَيّامٍ فَلَهُ الْجَنَّةُ. قُلْتُ لَها: ذا في حَياتِهِ وَ حَياتِكِ اَوْ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ مَوْتِكِ؟ قالَت: في حَياتِنا وَ بَعْدَ مَوْتِنا؛
فاطمه عليهاالسلام فرمودند: پدرم آن زمان كه در قيد حيات بود [به من] فرمود: هر كه سه روز بر من و تو سلام كند، بهشت براي اوست. به حضرت [زهرا عليهاالسلام [گفتم: اين مسئله در زمان حيات پيامبر و شما يا بعد از مرگتان است؟ زهرا عليهاالسلام فرمودند: در حيات و ممات ما. (چشمه دربستر،ص318)
امام جواد عليه السلام هر روز هنگام زوال به مسجد رسول اللّه صلي الله عليه وآله رفته و پس از سلام و صلوات بر رسول خدا صلي الله عليه وآله ، به سراغ خانه مادرش زهرا عليه االسلام كه در همان نزديكي قبر پيامبر صلي الله عليه وآله است ميرفت و كفشها را در آورده و با نهايت ادب و خضوع، داخل خانه شده و در آنجا نماز و دعا ميخواند و دقايقي طولاني به عبادت مشغول ميشد و هرگز ديده نشد به زيارت رسول صلي الله عليه وآله برود و سراغ مادرش را نگيرد.
به گزارش سرویس دین و اندیشه «شیعه نیوز»؛ پایگاه آیت الله بهجت (ره) به نقل از ایشان امده است :اين كه حضرت زهرا ـ عليهاالسّلام
ـ بعد از آن همه مظلوميت، در حال احتضار وصيت نمود كه شبانه دفن گردد،(1) كار عجيبى بود كه نظير كار پيغمبران ـ عليهم السّلام ـ
است؛ زيرا كار كسى كه نزاع كند و مغلوب شود و كشته و شهيده گردد و عليه او قضاوت بشود و آن همه بلاها را ببيند، و با اين حال
راهى را پيدا كند كه خود را مثل غالب جلوه دهد و غالب بودن خود را به ديگران نشان دهد، به كار پيغمبران و اعجاز شباهت دارد، راهى كه
فكر بشر از فهم آن عاجز بود و آن اين كه وصيت نمود بدون تشييع شبانه دفن گردد.
اگر دستگاه حكومت و خلافت به فكرشان مى رسيد كه حضرت زهرا ـ عليهاالسّلام ـ چنين كارى را مى خواهد بكند، به منزل آن حضرت وارد
مى شدند و از انجام آن جلوگيرى مى كردند.
بعد از دفن نيز راهى جز نبش قبر آن حضرت نبود كه حضرت امير ـ عليه السّلام ـ از آن جلوگيرى نمود و نتوانستند كارى بكنند.
1.بحار الانوار، ج 49، ص 192؛ اقبال الاعمال، ص 623؛ عيون اخبار الرضا، ج2، ص187؛ نهج الحق، ص270؛ رسالة حول حديث « سخن
معاشرالانبیاء)ص28
جایگاه نبوت وامامت در حدیث «لولا فاطمه»برخی از روایات در مورد مقام و منزلت حضرت زهرا(س) حاکی از مقاماتی منحصر به
فرد و حیرت آور در مورد ایشان است؛ که حدیث قدسی” لولا فاطمه” از جمله آنهاست که جایگاه نبوت و امامت در آن به روشنی بیان شده است.
يا أحمد لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك ، ولولا فاطمة لما خلقتكما ) شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ج 1 ص 225 پاورقى شماره يك …
ای کوثـر ولایـت زهـرا مــرو ز دستم
من بیتو مثل رکن درهم شکسته هستم
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
تــو کــه تمـام هـست امیرمومنینی
بگو چه شد که گفتی یا فضۀُ خذینی
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
یک دسته بیتفاوت در خانهها نشستند
تا با غلاف شمشیر دست تو را شکستند
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
وقتی مرا اسیر دست عدو تو دیدی
با پهلوی شکسته دنبال من دویدی
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
آن لحظـهای که ثانی در پشت در تو را زد
در پیش چشم حیدر سیلی به مصطفی زد
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
من زخم سینهات را بر روی سینه دارم
خـون تــو را طلـب از اهـل مدینه دارم
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
قباله فدک شد در کوچه پاره پاره
تو بر زمین فتادی از ضربت دوباره
سرو خمیدۀ من اول شهیده من
غلامرضا سازگار